سندرم بی‌تفاوتی اجتماعی ما!

حمیدرضا محمدیان
جامعه شناسان معتقدند ایرانیان به سندرم بی‌تفاوتی اجتماعی مبتلا شده اند

بسیاری از ما تا به حال، شاهد ویدئوهای وحشت‌آوری از حمله به افراد در مکان‌های عمومی، تجاوز، نزاع و درگیری بوده‌ایم که نشان‌دهنده این موضوع است که فردی شاهد این وقایع بوده و بی‌توجه به دعوا، جنایت یا به دردسرافتادن یکی از هموطنانمان مشغول فیلمبرداری بوده است؛این موضوع نمونه بارز بی‌مسئولیتی اجتماعی در بین افراد جامعه است.

حتما بارها و بارها برای همه ما اتفاق افتاده که در حال گذر از خیابان با صحنه دعوا و درگیری بین دو نفر از هموطنانمان مواجه شده‌ایم. موضوع درگیری هر چه که باشد اغلب صحنه مشابهی را در سطح شهر به وجود می‌آورد: دو یا چند مرد که با هم دعوا و بگو مگو می‌کنند و بعد از بالاگرفتن درگیری‌های لفظی با هم گلاویز شده و گاهی پای چاقو به میان آمده و فاجعه‌ای را به بار می‌آورد. صدای جیغ‌های زنانه‌ای که از مردم تقاضای کمک می‌کنند و عربده‌های مردانه‌ای که سعی در اثبات حق خود دارند، صحنه آشنای شهرهای بزرگ کشورمان است. شاید بد نباشد از خودمان بپرسیم هنگام مواجهه با چنین صحنه‌هایی چه عکس‌العملی نشان می‌دهیم؟ با بی‌تفاوتی از کنار ماجرا می‌گذریم یا سعی در مداخله مثبت برای جلوگیری از دعوا می‌کنیم؟ شاید هم به تماشا می‌ایستیم گویا که معرکه‌ای است برای سرگرمی رهگذران؛ بدتر از آن ممکن است گوشی‌های موبایلمان را درآورده و مشغول فیلمبرداری شویم تا بعدها به دوستان و اطرافیانمان نشان داده و وقتمان را بگذرانیم.

همه شهروندان در قبال شهر و همشهری‌های خود مسئولند. این مسئولیت از نشان‌دادن عکس‌العمل به انداختن زباله در سطح شهر و اعتراض شهروندی به تخریب اموال عمومی توسط شهروندی دیگر شروع شده و در مراحل بعدی به مداخله مثبت در دعواهای خیابانی و دخالت در صحنه‌های دزدی و زورگیری در سطح شهرها و حتی اعتراض به عملکرد برخی مسئولان کشور می‌انجامد. شکی نیست که ما ایرانی‌ها نوع دوست هستیم و این فرهنگ در میان ما وجود دارد که در درگیری‌های خیابانی مداخله صلح‌آمیز می‌کنیم، برای اهدای خون همدیگر را دعوت می‌کنیم، به فردی که به دنبال آدرسی می‌گردد، کمک می‌کنیم و پای ثابت مشارکت در جنبش‌های اجتماعی هستیم اما، شواهد نشان‌دهنده شیوع سندرم بی‌تفاوتی در میان اعضای جامعه است و این موضوع در کلانشهر‌ها بیشتر خودش را نشان می‌دهد.
بررسی آمارها
براساس پژوهش صورت‌گرفته در شهر تهران 4/38 درصد از شرکت‌کنندگان در پژوهش احساس بی‌تفاوتی اجتماعی بالا، 4/58 درصد احساس بی‌تفاوتی اجتماعی متوسط و تنها 3/3 از شرکت‌کنندگان تهرانی این پژوهش احساس بی‌تفاوتی اجتماعی پایین داشته‌اند. نتایج تجربی حاصل از تحلیل‌های پژوهش، نشانگر آن است که بی‌تفاوتی اجتماعی در شهروندان تهرانی وجود دارد و میزان آن از حد متوسط بالاتر است. علاوه بر این، بر اساس یک نظرسنجی تلفنی و تصادفی که از ۶۰۰ نفر صورت گرفته است، ۵۹ درصد از شرکت‌کنندگان علت اصلی کمک‌ نکردن به مصدومان سوانح رانندگی را ترس از گرفتاری‌های بعدی آن می‌دانند و معتقدند از آنجا که قانون مدونی درباره حمایت از ناجیان مردمی وجود ندارد بنابراین، درگیرشدن در کاری که معلوم نیست چه عاقبتی برایشان رقم خواهد زد، ریسکی بزرگ و غیرعقلانی است. این گونه می‌شود که جمعی در این قبیل مسائل به قول خودشان برای اینکه شرش آنان را نگیرد، نادیده‌گرفتن را بر نیکی به همنوعان ترجیح می‌دهند و از کنار آن عبور می‌کنند یا در کسوت تماشاچی به نظاره می‌نشینند.
بی‌تفاوتی اجتماعی و حریم خصوصی
در جامعه امروز بیشتر افراد می‌خواهند به دور از دخالت و مزاحمت دیگران زندگی کنند. بر اساس اصول پذیرفته‌شده رفتار در مکان‌های عمومی باید تلاش کرد تا وارد حریم شخصی افراد نشویم اما به راستی تشخیص حد ورود به حریم شخصی با کیست؟ آیا حمله یک فرد به یکی از اعضای خانواده‌اش با اسلحه سرد در مکان عمومی، جزو آن دسته مشاهداتی است که باید نادیده گرفته شود چون بخشی از حریم شخصی افراد است؟
بی‌تفاوتی اجتماعی ناشی از عدم تعلق است
یک جامعه‌شناس می‌گوید: بی‌تفاوتی اجتماعی ناشی از عدم تعلق است. وقتی افراد یک جامعه وابستگی به کشور و محیط پیرامون خود نداشته و بین منافع خودشان با منافع اجتماعی فاصله‌ای احساس کنند، طبیعتا دچار بی‌تفاوتی می‌شوند. قمر فلاح می‌افزاید: به بیان دیگر اگر افراد جامعه به مشارکت گرفته شوند و در فرآیندها و تصمیم‌سازی‌های کشور دخالت کنند در نتیجه، احساس می‌کنند خودشان دارند برای زندگیشان تصمیم می‌گیرند و در چنین شرایطی از حالت بی‌تفاوتی خارج شده و نسبت به اتفاقاتی که در سطح خرد و کلان در جامعه در حال وقوع است واکنش نشان می‌دهند.
دلایل شیوع بی‌تفاوتی اجتماعی
یک عصب‌شناس نیز می‌گوید: در وهله اول باید نگاه تاریخی به این موضوع داشته باشیم به این معنی که ما از آموزه‌های شهروندی بهره چندانی نبرده‌ایم. تجربه نسل‌های قدیم تحت عنوان «سرتو بینداز پایین و زندگی خودتو بکن» که تجربه غلطی است وارد نسل ما شده است. حسن عشایری ادامه می‌دهد: دومین موضوع، قانونمداری است. زمانی که افراد جامعه احساس کنند برخی دولتمردان و مسئولان کشور قانون و عدالت اجتماعی را رعایت نمی‌کنند، احساس ناکامی کرده و بی‌تفاوتی نسبت به وقایع و اتفاقات جامعه در رفتار آنها نمود پیدا می‌کند. او تصریح می‌کند: نکته دیگر این است که مردم اغلب گرفتار روزمرگی هستند و به همین دلیل فرصت نمی‌کنند تا نقش فعالانه در جامعه بازی کنند. این استاد دانشگاه می‌افزاید: آخرین دلیل برای افزایش بی‌تفاوتی اجتماعی هم این است که فرد گمان می‌کند اگر موضع‌گیری، مداخله یا اعتراضی کند با مشکل و گرفتاری مواجه می‌شود از این رو، خودش را درگیر وقایع نمی‌کند. این در حالیست که انسان آگاه اجتماعی باید جرات داشته باشد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ