افسردگی همزاد فصل زمستان

افسردگی فصلی یک اختلال خلقی و عاطفی است و به آن دسته از افسردگی هایی اطلاق می شود که تغییر فصل در بروز و ظهور علائم آن نقش دارد .

بسیاری از تجربههای
روانی آدمی در واکنش به تغییرات بیرونی شکل می
گیرد و این تحولات بیرونی است
که آنها را تحت تأثیر خود قرار می
دهد.
تحقیقات این واقعیت را ثابت کرده است که میان خلق و خوی آدمی
با طبیعت و شرایط زیست محیطی او
همبستگی مثبت وجود دارد. فصل ها فقط چهره ی طبیعت را عوض نمی
کنند، بلکه پیامدهای انسانی هم با خود به همراه
دارند.

زمستان فقط با برف و باران و سرما و یخبندان شناخته نمیشود. بسیاری از بیماری ها همزاد
این فصل
اند
و همیشه این جسم آدمی
نیست
که ممکن است دچار آسیب
شود
بلکه روح و روان انسان نیز گاهی در واکنش به تغییرات فصلی به چالش می
افتد و تهدید میشود. زمستان علاوه بر
سرماخوردگی جسمی
گاهی
سرماخوردگی روانی را نیز به همراه دارد و تنها پزشکان نیستند که در زمستان با
انواع بیماران سرماخورده مواجه می
شوند،
بلکه روان شناسان و روان پزشکان نیز در این فصل با مراجعانی رو به رو می
شوند که روانشان سرما خورده و
دچار یخ زدگی شده است. کسانی که تنها در فصل زمستان افسرده می شوند، از نوع خاصی
از افسردگی رنج می برند که اختلال عاطفی فصلی یا افسردگی فصلی نامیده می شود.

افسردگی فصلی موسوم به SAD ( Seasonal Affective Disorder ) یک اختلال خلقی و عاطفی است و به آن دسته از افسردگی هایی اطلاق
می شود که تغییر فصل در بروز و ظهور علائم آن نقش دارد و تنها مربوط به زمستان
نیست و معمولاً در آغاز فصل های جدید شیوع پیدا می کند. این اختلال در نیمه ی دوم
سال و عمدتاً در زمستان به دلیل تغییر ریتم های دوره
ای بدن انسان، کمبود نورکافی،
کم شدن تحرک و حضور بیشتر در محیط های بسته شایع تر است و در زنان نسبت به مردان
بیشتر دیده می شود.

در کشور ما اگر چه هنوز آمار دقیقی از افسردگی فصلی وجود ندارد، اما
این بیماری به
ویژه
در فصل زمستان در بسیاری از افراد مشاهده شده است.

شاید شما هم فکر میکنید
افسردگی فصلی دارای علائم و نشانه
های
روان
شناختی
متفاوتی از افسردگی
های
دیگر است، در حالی که با نشانه
های
افسردگی
های
دیگر تفاوت چندانی ندارد.

حالات زیر (که هر یک به تنهایی از این جهت که با شاخصهای زندگی ایدهآل فاصله دارند، نا مطلوب
هستند) در کنار هم علائم افسرگی فصلی به
شمار میروند:

ـ اختلال در خواب

ـ تغییر عادات خلقی

ـ بدخُلقی

ـ یاس و نااُمیدی

ـ نیاز شدید به خواب ( پرخوابی )

ـ سخت بیدار شدن از خواب

ـ خوابآلودگی
روزانه

ـ میل زیاد به تنهایی ( انزواگرایی )

ـ از دست دادن احساس نشاط و شادمانی ( غمگینی )

ـ ناتوانی در تمرکز

ـ بی علاقگی و عدم تمایل به انجام کارهای روزانه

ـ خستگی مفرط

ـ کاهش انرژی و انگیزه

ـ افزایش اشتها و اضافه وزن ( پُرخوری )

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ