خرافات و دلایل آن …

یکی از دلایل روی آوردن به خرافات، اضطراب‌های درونی است. وقتی که دچار اضطراب می‌شویم به هم ریخته و نا آرام هستیم و همین ناآرامی ما را به انجام کاری برای رسیدن به آرامش وادار می‌کند.

برای گرایش به خرافه، باید زمینهها یا حتی تنها یک زمینه عدم
آگاهی وجود داشته باشد. درحقیقت، به میزانی که ما آگاه
تر میشویم، کشش و تمایل کمتری هم به پذیرش افکار خرافی
پیدا می
کنیم؛
درمقابل، زمانی که آگاهی ما نسبت به موضوعی کم
تر است، تمایلمان هم به پذیرش باورهای غیر
منطقی درباره آن بیش
تر
می
شود.
بنابراین اصولا خرافه
پرستی
را بیشتر میان عوام و مردم نا
آگاه میبینیم. اما درعینحال، افرادی هم هستند که با
وجود آگاهی و تحصیلات عالی، باز هم به خرافه تمایل دارند. در مورد این افراد باید
گفت که آن
ها
جزو اقشار تلقین
پذیر
جامعه
اند.
در یک نگاه کلی نیز می
توان
این
طور
نتیجه گرفت که بیش
ترین
توزیع خرافه
پرستی
در بین گروه
هایی
از جامعه  است که بیش
ترین دغدغه را دارند. جوان ها
به دلیل شرایط سنی و تنوع امکان انتخاب در مسیرهایی که پیش رو دارند، آسیب
پذیرترین  قشر جامعه دراین رابطه هستند.

همانطور
که اشاره شد، یکی از دلایل روی آوردن به خرافات، اضطراب
های درونی است. وقتی که دچار
اضطراب می
شویم
به هم ریخته و نا آرام هستیم و همین ناآرامی ما را به انجام کاری برای رسیدن به
آرامش وادار می
کند.
یکی از راه
های
آگاهانه رسیدن به آرامش، استفاده از ریلکسیشن (رها کردن تمام ماهیچه
های بدن بهحالت طاقباز و تمرکز) است.
ریلکسیشن به ما کمک می
کنند
که هرچه زودتر و درحقیقیت قبل از این
که
دربند باورهای غیر واقعی گرفتار شویم به آرامش برسیم. ورزش و گفت
وگو
با روانشناس، از دیگر ترفندهایی
‌‌اند
که با به کار گرفتن آن
ها
می
توان
در مقابل خرافات ایستادگی کرد.

یکی دیگر از موارد شایع که ریشه در اعماق وجود بسیاری از مردمان
دارد، تفال «فال خوب زدن» و تطیر «فال بد زدن» است. اصولا مواردی که به فال بد
گرفته می
شوند
در ذات خودشان اثری ندارند، اما همین چیزی که به فال بد گرفته         می
شود، در اثر تلقین میتواند روحیه انسان را سست کند و
تاثیر ناخودآگاه خود را بگذارد. درحقیقت 
فال «خوب و بد» چیزی نیست، جز همین تلقین
های روانی. بهعنوان مثال، ممکن است کسانی که
به نحسی روز سیزده فروردین معتقدند، اگر روز سیزده بیرون بروند و تصادفا در آن روز
اتفاقی برایشان بیافتد،سریعا آن
را
به نحس بودن عدد سیزده ربط بدهند و به باورهای نا آگاهانه خود معتقدتر
شوند.
امام صادق (ع) در این مورد فرموده
اند:
«تطیر و فال بد زدن چیزی است که اگر سخت بگیری بر تو سخت می
گیرد و اگر آسان بگیری بر تو
آسان می
گیرد
و اگر اعتنا نکنی، می
بینی
که چیزی نیست.»
فال نیک و بد هرچند که اثر طبیعی ندارد، اما می
تواند اثر روانی داشته باشد.
فال نیک غالبا زمینه امیدواری را فراهم می
کند ولی فال بد، یاس و ناامیدی بهدنبال دارد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ