دیس تایمی (افسرده خویی)

تعریف:

دیستایمی یا افسرده خویی نوعی افسردگی ضعیف است. بدین معنا که هرچند افسرده خویی باعث نوعی اختلال در عملکرد کاری، تحصیلی و اجتماعی می شود، میزان آن به شدت افسردگی اساسی نیست. در بسیاری از مواقع افراد افسرده خو حالت خود را عادی تلقی می کنند. در نتیجه بسیاری از آنان اصلا از وجود مشکل آگاهی ندارند. فرد، بیشتر روزها و در اکثر ساعت های شبانه روز احساس متوسطی از افسردگی دارد. اما دوره های زمانی کوتاهی هم در حالت عادی به سر می برد. در زنان شایع‌تر از مردان است و سیر مزمن‌تری دارد. شروع بی‌سروصدایی دارد. اغلب در افرادی رخ می‌دهد که سابقه فشارهای روانی طولانی مدت یا فقدان‌های ناگهانی داشته‌اند؛ غالباً به‌صورت همزمان با سایر اختلالات روانشناختی بروز می‌کند. (مثلاً سوءمصرف مواد، اختلال شخصیت،‌اختلال وسواس جبری). معمولاً‌ علائم در اواخر روز شدت پیدا می‌کنند. اختلال عموماً بین 20 تا 35 سالگی شروع می‌شود،‌ گرچه نوع زودآغاز آن قبل از 21 سالگی رخ می‌دهد. این بیماری درمیان بستگان درجه اول مبتلایان به اختلال افسردگی اساسی شایع‌تر است.

درمان:

در گذشته بیماران دچار اختلال دیس‏تایمی را یا درمان نمی‏کردند، یا تحت روان‏درمانی درازمدت مبتنی بر بینش قرار می‏دادند. از داده‏های فعلی عینی‏ترین تأیید به نفع شناخت‏درمانی، رفتاردرمانی، و دارودرمانی به دست می‏آید. ترکیب دارودرمانی با شناخت‏درمانی یا رفتاردرمانی شاید مؤثرترین درمان برای این اختلال باشد.

پیشگیری:

1- آمادگی برای مشکلات: افراد اغلب به دنبال از دست دادن چیزی افسرده می شوند اما وقتی می دانیم با چنین تغییرات و از دست دادن هایی روبرو خواهیم شد باید خود را آماده کنیم. یک راه برای کاهش استرس از دست دادن ها، این است که بپذیریم چنین وضعیتی ممکن است فقط مسئله ای برای ماست که می توانیم از عهده رویارویی با آن بربیاییم و راه دوم این است که خود را از قبل برای این تغییرات آماده کنیم.

2-
به خودتان استراحت بدهید: اگر احساس بی حوصلگی و افسردگی می کنید یا احساس می کنید همه مشکلات دنیا روی سر شما ریخته شده است، به خودتان استراحت بدهید حتی اگر اتین استراحت فقط یک روز باشد و یا اینکه فقط یک شب را دور از مسائل و مشکلات تان بگذرانید. اگر امکان رفتن به تعطیلات را دارید، بهتر است این کار را انجام دهید. اگر فکر می کنید نمی توانید از چند روزی که دور از کارتان هستید لذت ببرید، ممکن است نشانه این باشد که نیاز به یک مشاوره روانشناسی داشته باشید.

3-
صحبت کردن درباره مشکلات: اگر از مشکلات خودتان با همسر، دوست یا یکی از اعضای خانواده خود صحبت کنید و بگذارید بقیه افراد نیز از نگرانی های شما بااطلاع شوند، احساس بهتری خواهید داشت. این کار نه تنها می تواند به شما در پیدا کردن راه حلی مناسب کمک کند، مطالعه کردن درباره چنین تغییراتی یا صحبت کردن با افرادی که چنین مسائلی را پشت سر گذاشته اند می تواند بسیار مفید و کمک کننده باشد. دوستان شما ممکن است قبلا دچار همین مشکلاتی که شما اکنون با آن روبرو هستید، شده باشندو بنابراین می توانند اطلاعات خود را در اختیار شما قرار دهند.

بسیاری از افراد افسرده، ارتباط خود را با دیگران قطع و فکر می کنند باعث ناراحتی دیگران می شوند. در واقع، این کار باعث می شود آنها بیشتر افسرده شوند. بنابراین دوستی را انتخاب کنید که با شما احساس همدردی کند و به صحبت های شما گوش دهد و در صورت امکان به شما، در مواقعی که مشکل دارید، کمک کند.

4-
تغییر در نحوه زندگی: ببینید آیا میتوانیدجنبه هایی از زندگی تان را که ممکن است باعث افسردگی شما شده باشد شناسایی کنید و آنها را تغییر دهید. ممکن است برای انجام این کار به کمک نیاز داشته باشید اما این کار، آنچنان هم که به نظر می رسد، غیرعملی نیست.

5-
مراقب خودتان باشید: اگر شما احساس افسرده بودن می کنید، اغلب سرگرم شدن با بعضی چیزهات می تواند مفید باشد. انجام فعالیتی جدید یا یک سرگرمی در عصرها یا در تعطیلات آخر هفته، فکر خوبی است. از خانه بیرون رفتن و ملاقات با مردم برای شما خوب است زیرا باعث می شود حلقه معیوب تنهایی شما شکسته شود و از مشکلات تان کاسته شود. تلاش آگاهانه ای برای کاری که دوست دارید، انجام دهید (مثل گوش کردن به موسیقی، خرید کردن، رفتن به سینما یا تئاتر).

مطالعات نشان می دهد ورزش، به ویژه تمرینات هوازی، تاثیر مثبتی بر انواع خفیف و متوسط افسردگی، از جمله افسرده خویی دارد. حتی اگر اشتهای زیادی برای غذا خوردن ندارید، باید همیشه منظم و کافی غذ بخورید. قدرت بدنی کافی نخواهید داشت تا حالتان بهتر شود و ممکن است در حلقه معیوبی بیفتید و روز به روز افسردگی تان بدتر شود. توجه کنید خوردن مشروبات الکلی باعث حل شدن مشکلات شما نمی شود. این کار فقط باعث می شود بیشتر احساس افسردگی کنید. در عین حال ممکن است مصرف الکل منجر به این شود که افکار خودکشی به واقعیت بپیوندد.

6-
کنترل و کاهش استرس: کم کردن مقدار استرس در زندگی، یکی از مثبت ترین اقداماتی است که می توانید برای کاهش علائم و شدت افسردگی تان انجام دهید. راه های بسیاری وجود دارد که می توانید با استفاده از آنها از استرس خود کم کنید. باید گفت یاد گرفتن اینکه چگونه به آرامش برسید، نخستین اقدام ساده و سودمند است.

عوامل:

علت افسرده خویی کاملا شناخته شده نیست. اعتقاد بر این است که تغییرات در ساختار و مواد شیمیایی مغز باعث تغییرات در حالت و وضع روانی می شود. به نظر می رسد برخی انتقال دهنده های عصبی به ویژه سروتونین، نقشی کلیدی داشته باشند. عوامل خطر متعدی برای افسرده خویی وجوددارد. این عوامل عبارتند از

علائم:

کاهش اشتها،‌ پرخوری،‌ مشکلات خواب،‌ خستگی،‌ عزت نفس پایین،‌ تمرکز ضعیف یا اشکال در تصمیم‌گیری، و احساس ناامیدی در این بیماران مشاهده می‌شود

عوارض:

پایین آمدن کارایی فرد

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
نظر خود را بنویسید