پریکاردیت عارضهای است که در آن پریکاردیوم یعنی غشایی که دور قلب را میپوشاند، دچار التهاب میشود. این التهاب باعث محدودیت در کارآیی عمل پمپاژ قلب میشود. پریکارد یا آبشامه دو لایه دارد؛ لایه داخلی به دیواره عضلانی قلب چسبیده و لایه خارجی حفره قفسه سینه که قلب در آن قرار گرفته است را میپوشاند. بین این دو لایه، مایع لغزندهای وجود دارد که قلب را در عین ثابت بودن در جای خود، قادر به تپیدن میکند. وقتی که پریکاردیت باعث التهاب این غشا میشود، میزان این مایع زیاد شده و حرکت قلب در عمل محدود میشود؛ به ویژه توانایی قلب برای پر و خالی شدن از خون کاهش مییابد. حدود 10 درصد افرادی که دچار حمله قلبی شدهاند، در اثر مرگ بافت قلبی، دچار پریکاردیت نیز میشوند. همچنین وقوع پریکاردیت در مردان بسیار بیشتر از زنان است.
- استراحت مطلق در صورت کاهش برونده قلبی و نیز تا زمانی که تب ، درد قفسه سینه و فریکشن راب وجود دارد.
- استفاده از سالیسیلات برای تسکین درد و افزایش باز جذب مایعات در پریکاردیت روماتوئیدی.
- استفاده از کورتن برای کنترل علایم سرعت بخشیدن به بهبود روند التهابی و پیشگیری از عود تجمع مایع در پریکاردیت.
- تجویز پنیسیلین در پریکاردیت ناشی از تب روماتیسمی.
- تجویز ایزونیازید ، اتامبوتول ، ریفامپین و استرپتومایسین در پریکاردیت سلی.
درمان اختصاصی عفونت زمینهای به صورت استراحت در تخت به منظور کاهش بار کاری قلب و کاهش آسیب میوکارد و پیشگیری از بزرگی قلب در نظر گرفته میشود.
یکی از شایعترین علتهای پریکاردیت به ویژه در جوانان عفونتهای ویروسی است. در بسیاری از موارد، دلایل پریکاردیت ممکن است ناشناخته باقی بمانند. دلایل دیگر پریکاردیت شامل حمله قلبی، سرطان، پرتودرمانی، آسیب به قفسه سینه، جراحی قبلی قفسه سینه، بیماری خودایمنی، نارسایی کلیه یا استفاده از داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی هستند.
شایعترین علامت پریکاردیت یک درد تیز و شدید خنجر مانند در مرکز یا سمت چپ قفسه سینه (نزدیک قلب) است که گاهی اوقات این درد به سمت گردن یا شانه نیز انتشار پیدا میکند. این درد ممکن است به آسانی با علایم یک حمله قلبی اشتباه گرفته شود. وقتی که فرد خوابیده است و یا در زمان نفس کشیدن عمیق، درد معمولا بیشتر خواهد بود. عرق کردن و خستگی نیز از علایم دیگر این بیماری قلبی است.
عوارض پریکاردیت نادر هستند ولی عفونت ممکن است باعث اختلال ریتم یا حتی بلوک قلبی شود (وقتی که ایمپالسهای الکتریکی مولد ریتم قلبی به خوبی انتقال نمییابند). پریکاردیت کنستریکتیو (فشارنده) نیز ممکن است رخ دهد که در این حالت التهاب باعث میشود، پریکارد ضخیم شده و بافت اسکار (بافت ترمیمی چسبنده) ما بین پریکارد و قلب گسترش یابد. همچنین پریکارد انعطاف خود را از دست میدهد و نارسایی قلبی بوجود میآید. در چنین مواردی برداشتن همه یا قسمتی از پریکارد با عمل جراحی تنها راه چاره است. حتی بعد از حمله قلبی عوارض دیگری نیز ممکن است رخ دهند که به محل وقوع آسیب در قلب و شدت آن بستگی دارند. از طرفی ممکن است ضربان قلب کاهش زیادی پیدا کند، طوری که استفاده از ضربانساز ضروری شود. همچنین ممکن است آریتمی و نارسایی قلبی نیز رخ دهند.