چطور به فرزندتان بگویید به یک بیماری سخت مبتلا هستید؟

مهرناز زاوه
اگر پدر و مادر باشید و خبر بدی از دکتر بشنوید، احتمالا اولین چیزی که می‌پرسید این است که «آیا زنده می‌مانم؟» اما دومین چیزی که فکرتان را درگیر می‌کند، شاید این باشد که «به فرزندانم چه بگویم؟» این سوالات یک واکنش طبیعی و قابل فهم در قبال بیماری هستند.

سکوت دردی را دوا نمی‌کند؛ کودکان از سنین بسیار پایین به وضعیت روحی پدر و مادرشان حساس می‌شوند. پائولا راک، بنیانگذار مرکز خدمات مشاوره بیمارستان ماساچوست در بوستون معتقد است که کودکان ناراحتی والدین خود را درک می‌کنند، حتی اگر پدر و مادر احساسات درونی خود را بروز ندهند. در اینجا به شما می‌گوییم که چه بگویید و از گفتن چه چیزی بپرهیزید تا فرزندتان در طول این دوران احساس امنیت بیشتری داشته باشد.
منتظر جواب آزمایش‌ام هستم و نتیجه‌اش ممکن است خوب نباشد
کودک را از وضعیت خود مطلع کنید. بگذارید فرزندتان بداند که نتیجه آزمایش شما را نگران کرده است. در این شرایط می‌توانید بدون ایجاد نگرانی در آنها به دکتر مراجعه کنید. مثلا می‌توانید بگویید: «همانطور که می‌بینی، سرفه می‌کنم. دکتر بیلی از من خواسته که برای انجام چند آزمایش به او مراجعه کنم. به محض اینکه از مشکلم مطلع شدم، تو را با خبر می‌کنم.»
نگذارید کودک مشکلاتتان را از زبان دیگران بشنود. دکتر راک در این باره می‌گوید: «بدترین اتفاق ممکن این است که کودک مشکل شما را از زبان دیگران بشنود.» در این شرایط، کودک فکر می‌کند از آنجایی که شما مشکل را از او مخفی کرده‌اید، حتما باید چیز وحشتناکی باشد.
تشخیص داده شده که به یک بیماری ترسناک مبتلا هستم
مسائل را ساده با کودک در میان بگذارید. نام بیماری و نوع آزمایشاتی را که انجام می‌دهید، به فرزند خود بگویید. نیازی نیست تمام جزئیات را به او بگویید و آشفته‌اش کنید. صرفا نگرانی‌هایش را برطرف سازید.
از کلمات مثبت استفاده نکنید. زبان مبهم می‌تواند کودک را سردرگم کند. صرف نظر از سن کودک، نوع بیماری‌تان را به بهترین شکل ممکن برای او بیان کنید.
به کودک نگویید «نگران نباش». هر پدر و مادری می‌خواهد از فرزندش مراقبت کند؛ اما گفتن «نگران نباش» به معنای آن است که آنها نباید نگران احساسات شما باشند. با کودک گفت و گو کنید و بگذارید سوالات خود را مطرح کند. لازم نیست به تمام سوالات او پاسخ بدهید. اگر دشوار است، بگویید نمی‌دانید و باید با پزشک معالج خود مشورت کنید.
می‌خواهید در مورد بیماری‌تان صحبت کنید؛ اما کودک تمایلی ندارد
شرایطی را فراهم کنید که از میزان فشار موجود بکاهد. اگر کودک دوست دارد که او را به گردش ببرید، این کار را در اولویت‌های خود قرار دهید. وقتی از شما سوالی می‌پرسد، او را سرزنش نکنید. اگر در حال شستن ظرف هستید، به شستن ظرف‌ها ادامه دهید. به زعم کارشناسان، وقتی گوینده و شنونده به چشم‌های هم نگاه نمی‌کنند، می‌توانند کنترل بیشتری بر احساسات خود داشته باشند.
کودک را از وضعیت خود مطلع کردید و اکنون نگرانید که او ترسیده باشد
اشک‌های خود را پنهان نکنید. افراد مختلف در شرایط گوناگون گریه می‌کنند. اگر شما هم اینطور هستید، به کودک نشان دهید که در شرایط دشوار گریه می‌کنید. و اگر اهل اشک ریختن نیستید، به کودک نشان دهید که قوی هستید.
خود را به یک امر غیرممکن مقید نکنید. اگر قرار است زانوهایتان را عمل کنید، با لبخند به کودک نگویید که می‌خواهید زانوهایتان را جابجا کنید. اغلب افراد وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرند، از یک امر غیرممکن صحبت می‌کنند. اما کودکان معمولا به دنبال شنیدن کلماتی هستند که با احساساتشان در انطباق باشد.
احساسات شما تحت الشعاع ترس و اضطراب قرار می گیرد
از حمایت کودکان غافل نشوید. دکتر راک در این باره می‌گوید: «بسیاری از والدین گفته‌اند که فرزندانشان نقش بسزایی در روند درمان آنها داشته‌اند.» کودکان معمولا نه تنها مانع از روند درمان نمی‌شوند، بلکه می‌توانند برای پدر و مادر یک الگو باشند. به طور معمول، برای والدین سخت است که در شرایط وخیم و بحرانی درک کنند که می‌توانند از فرزندان خود برای بهبود شرایط کمک بگیرند. پیاده روی، بازی کردن و تماشای فیلم بی‌تاثیر نخواهند بود. کودکان این مسائل را می‌فهمند. پس بگذارید شما را در این مسیر همراهی کنند.
منبع: prevention

مراقبت از کودکان در زمان طلاق والدین

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ