چه برخوردی باید با یک معتاد داشت؟

jalalvand
در هیچ جای دنیا والدین یا همسران از شنیدن خبر اعتیاد عزیزان خود خوشحال نمی‌شوند و این واقعیت برای همه افراد ناراحت کننده، تلخ و پذیرش آن دشوار است. بعضی خانواده‌ها با عدم پذیرش این واقعیت در لاک انکار خود لانه می‌کنند. اما امروزه با ورود مواد صنعتی به بازار مصرف، سکوت و چشمپوشی از این واقعیت امکان‌پذیر نیست، چرا که خسارت‌ها و آسیب‌های مغزی ناشی از این مواد هرگز قابل جبران نیست.

پس خانواده نباید سکوت کند، بلکه می‌تواند با یک روانشناس مشورت کرده و بهترین راهکار برای وارد کردن فرد معتاد به فرایند درمان را برگزیند. داشتن اطلاعات کافی و صحیح در این راستا بهترین راهنما برای خانواده است. باید بدانیم که برخورد اولیه خانواده با بیمار از اهمیت ویژه ای برخوردار است و داشتن برنامه و کنترل خشم و عصبانیت خانواده یکی از اصول اولیه محسوب می‌شود.گروه‌های خودیاری به تئوری «آخر خط» معتقد هستند و عقیده دارند که تا وقتی بیمار به ته خط نرسیده و عجز کامل را تجربه نکرده است نمی‌توان برای درمان اقدام کند.

این دیدگاه قبلا طرفداران بسیاری داشت، اما با رواج مصرف شیشه، بیشتر درمانگران اعتقاد دارند که لازم نیست عوارض مصرف به حدی برسد که بیمار احساس عجز نماید و یا از فرط بدحالی و یا فشار‌های مالی و… مجبور به ترک شود، بلکه بیمار هرچه سریع‌تر برای درمان اقدام نماید به نسبت آسیب کمتری برایش به وجود خواهد آمد و دچار صدمات روحی کمتری می‌شود. اولین قدم در این مسیر ابراز آگاهی خانواده از اعتیاد فرد است که این خود لزوم کمک‌رسانی را شکل می‌دهد. در چنین حالتی خیلی مهم است که چگونه به بیمار بگویید که از اعتیادش باخبر هستید، تا معتاد مخالفت نکرده و جلوی خانواده جبهه نگیرد و برای این کار ابتدا خانواده باید نگرانی و خشم خود را کنترل نموده و در یک محیط آرام و در شرایط مناسب با قاطعیت و شفاف این موضوع را بیان نماید. در ضمن محدودیت و فشار قبل و بعد از درمان اگر معقول و منطقی باشد و زیرنظر یک درمانگر صورت گیرد می‌تواند در این مسیر به خانواده و بیمار کمک نماید. بعضی از معتادان نیز بر این عقیده هستند که مصرف مواد برای پیشرفت در کار و موقعیت اجتماعی، رفع مشکلات جنسی و برقراری ارتباط بهتر لازم است که در این شرایط عوارض دراز مدت مصرف را برای آنها شرح داده و با صراحت و قاطعیت کامل، عدم پذیرش اعتیاد توسط خانواده توضیح داده شود.

درهنگام بحث‌ها و مشاجرات، چه باید کرد؟

یکی از بزر گترین آفات درمان اعتیاد، مشاجرات و بحث‌های موجود در خانواده است که موجب افزایش استرس و لجبازی در معتاد شده و در نهایت به عود او منجر می‌شود. خانواده بیماران وابسته به مواد باید رفتارهایی را که در ارتباط خانوادگی می‌توانند باعث استرس شوند، شناسایی کنند. برای مثال باید مشخص شود که بیشترین بحث‌ها و تعارض‌ها درون خانواده در چه زمان‌هایی اتفاق می‌افتد؟ زمان بیدارشدن از خواب، وقت به خواب رفتن، بعد از کار، بعد از میهمانی، هنگام غروب و تاریکی، روزهای تعطیل،… مشخص شود در چه موقعیت‌هایی، تعارضات با احتمال بیشتری روی می‌دهند. برای مثال در خانه با خانواده یا در خانه با آشنایان، در منزل دوستان، در پارتی و میهمانی‌ها، در زمان مسافرت، در محل کار، یا… کسانی که بیمار با آنها بیشتر دچار اختلاف و تعارض می‌شود مشخص می‌شود. برای مثال، پدر، برادر، دوست، همکار، همسایه، یا…. یک اقدام موثر در جذب این اشخاص و متقاعد کردن آنها برای مراجعه و درگیرشدن آنها در برنامه‌های درمانی بیمار معتاد است. شما معمولا چه نقشی را در تعارضات و اختلالات بر عهده می‌گیرید؟ تحریک‌کننده تعارض، قربانی، میانجی و حل کننده، رهایی بخش، مدافع، یا…

امید به ادامه زندگی با فرد معتاد

به گزارش پارسینه، یک روانشناس در این‌باره گفت: اولین دلیل گرایش برخی افراد به مصرف موادمخدر به تیپ شخصیتی و روانی آنها مربوط می‌شود. کسانی ‌که اعتماد به نفس پایین و ویژگی‌های خلقی افسرده دارند و برای درمان به مصرف موادمخدر پناه می‌برند، رفتارهای تکانشی داشته و ناسازگارند، گرایش به مصرف مواد در آنها بیش از دیگران دیده می‌شود. دومین علت، عوامل محیطی است. وقتی فرد در محیطی باشد که مواد به آسانی در اختیار او قرار می‌گیرد و با دوستانی در ارتباط باشد که مصرف‌کننده مواد هستند، طبعا او نیز به سمت اعتیاد کشیده خواهد شد. عامل سوم عوامل خانوادگی است. تنش در روابط میان زوجین و فضای روانی ناسالم در خانواده همراه با تحقیر و سرزنش، برآورده نشدن نیازهای عاطفی احساسی فرد، ناکام ماندن در زندگی مشترک و به نوعی دست نیافتن به هدف‌هایی که پس از ازدواج به آنها می‌اندیشید، از جمله عوامل خانوادگی است. پرویز رزاقی افزود: عامل چهارم پیام‌های پزشکی است که از دیگران یا اعضای خانواده‌اش دریافت می‌کند.

برای مثال می‌گویند مواد بزن، دردت خوب می‌شود. به ویژه اینکه این پیام از سوی کسی باشد که به فرد معتاد بگوید من درد عضلانی داشتم و مواد زدم و خوب شدم. این حرف، انگیزه او را برای مصرف مواد دو چندان می‌کند. به گفته او زندگی با همسرمعتاد، چه زن چه مرد، مشکلات خاص خودش را دارد. با این ‌حال و با طرح چند پرسش می‌توان به این نتیجه رسید که آیا می‌توان به ادامه زندگی با زن یا مرد معتاد امیدوار بود یا خیر؟ اولین پرسش این است که این فرد آیا کسی است که بتواند ترک کند؟ تصمیم به انجام چنین کاری دارد و به اصطلاح مرد این کار است یا فقط حرفش را می‌زند؟ خانواده و زن و بچه‌اش برایش مهم هستند؟ یا خانواده چندان برایشان مهم نیست و تلاش چندانی برای ترک مواد نمی‎کند؟ مدت زمان مصرفش چقدر است؟ چه نوع موادی مصرف می‌کند؟ تزریقی است؟ این روانشناس تاکیدکرد: برای امیدوار بودن به یک فرد معتاد باید به چند عامل توجه کرد.

اگر زن یا مرد معتاد شخصیتی خانواده ‌مدار داشت و زن و بچه‌اش برایش مهم بود، ویژگی خلقی آرام‌تری داشت، دست بزن نداشت، میزان مواد مصرفی‌اش‌ کم بود، نوع مواد مخدر مصرفی‌اش از جنس شیشه، کراک و هروئین نبود و حاضر بود به کمپ برود و مواد را ترک کند، می‌توان امیدوار بود به یک زندگی سالم و اینکه به آغوش گرم خانواده بازگردد، اما اگر فرد معتاد مدت زمان زیادی است که موادمخدر مصرف می‌کند، از موادمخدر صنعتی همچون شیشه و کراک استفاده می‌کند، میزان مصرفش زیاد است، از نظر شخصیتی ضعیف است، ادامه زندگی با او همراه با تنش و مشکلات است، به کرات تصمیم گرفته به کمپ برود ، ترک کند، اما موفق به ترک نشده یا حاضر نیست برای ترک به کمپ برود. با نشانه‌های گفته شده روی این فرد نمی‌توان به عنوان شریک زندگی حساب کرد و به اعتقاد من بهتر است از او جدا شد، زیرا ادامه زندگی با تنش همراه خواهد بود.
لینک مرتبط: آمار اعتیاد دانش آموزان در فراز و نشیب تایید و تکذیب!

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ