نظریه کلبرگ در مورد مراحل رشد اخلاقی در انسان

a.mahammadi
لارنس کلبرگ یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازانی است که درباره رشد اخلاقی در انسان‌ها مطالعه کرده است. او معتقد است رشد اخلاق طی مراحلی که از قبل برنامه‌ریزی شده پیش می‌رود، یعنی این یک قاعده همگانی یا جهان‌شمول است و با اتمام یک مرحله، مرحله بعدی، که آمیزه‌ای از تجربیات مرحله قبل و تجارب جدید است، ظاهر می‌شود.
منظور کلبرگ این است که این مراحل به صورت ژنتیکی برنامه‌ریزی شده و به دنبال یکدیگر ظاهر می‌شوند، اما چرا مثل حرف زدن، راه رفتن و… که آنها نیز برای کامل شدن مراحلی را طی می‌کنند، همه افراد به سطوح بالای رشد اخلاقی نمی‌رسند؟ آیا می‌خواهید بدانید که شما از نظر اخلاقی در چه مرحله‌ای هستید؟ روش کلبرگ برای پیدا کردن اینکه هر فرد در چه سطح اخلاقی‌ای قرار دارد این بود که داستان‌هایی را مطرح می‌کرد که در آنها چالش‌ها و محدودیت‌های اخلاقی وجود داشت.
او این داستان‌ها را معماهای اخلاقی می‌نامید و از افراد می‌خواست درباره محتوای داستان‌ها و آنچه که قهرمانان داستان انجام داده‌اند، قضاوت کنند. سطح قضاوت اخلاقی به نوع استدلالی که فرد به کار می‌برد، بستگی دارد؛ نه به محتوای قضاوت او. پس یک جواب درست یا یک جواب نادرست وجود ندارد و به‌ دلیلی که فرد برای جوابش می‌آورد، نمره داده می‌شود؛ یعنی فردی که می‌گوید قهرمان داستان نباید این کار را می‌کرد، ممکن است نمره‌ای معادل با کسی که می‌گوید قهرمان کار درستی انجام داده، بیاورد و این موضوع به دلایلی که در مورد قضاوتش ارائه می‌دهد، بستگی دارد. کلبرگ پس از تحلیل پاسخ به این معماها، سطوح قضاوت اخلاقی افراد را معین می‌کرد. از نظر او، افراد در 3 سطح اخلاقی قرار می‌گیرند که هر یک از این سطوح، خود به 2 مرحله تقسیم می‌شود.

سطح اول: اخلاق پیش‌عرفی
سطح اول، اخلاق پیش‌عرفی یا پیش‌‌قراردادی است که کودکان از 4 تا 10 سالگی در این سطح قضاوت اخلاقی قرار دارند. کودکان در این سن، اخلاقی عمل می‌کنند تا از مجازات اجتناب کنند یا پاداش بگیرند. از دید آنها، معیارهای اخلاقی از سوی والدین و بزرگ‌ترها تعیین می‌شوند و افراد باید برای گریز از مجازات یا کسب پاداش از آنها پیروی کنند. این سطح شامل 2 مرحله است.
مرحله 1) اجتناب از تنبیه: در این مرحله کودک برای اینکه مجازات نشود از معیارهای اخلاقی دیگران (والدین) تبعیت می‌کند و به انگیزه‌های فردی که در داستان عملی را مرتکب شده، توجه چندانی ندارد، بلکه بیشتر به پیامد آن فکر می‌کند.
مرحله 2) کسب پاداش: در این مرحله کودک از مقررات والدین اطاعت می‌کند تا مورد تشویق قرار گیرد یا پاداشی دریافت کند. کودکان عملی را اخلاقی می‌دانند که برایشان فایده داشته باشد، پس سودجویی، معیار قضاوت اخلاقی است.
به‌طور کلی می‌توان گفت در این سطح اخلاقی، کودکان در مورد درست و نادرست فقط برحسب عواقب عمل قضاوت می‌کنند. مثلا اگر به بگوییم: «فردی که سهوا 10 بشقاب را شکسته کار بدتری انجام داده یا کسی که عمدا یک بشقاب را شکسته؟» کودک پاسخ می‌دهد: «کسی که 10 بشقاب را شکسته کار بدتری انجام داده است.»
سطح دوم: اخلاق متعارف
سطح دوم، اخلاق متعارف یا قراردادی که کودکان از 10 تا 13 سالگی در این سطح قرار دارند. در این سطح کودک علاقه‌مند است با کارهای خود دیگران و به‌خصوص والدینش را خشنود کند، یعنی تحسین آنها را برانگیزد. دراین سطح او گرایش به اطاعت کامل از قوانین دارد، اما این بار اطاعت از قوانین فقط برای دوری از مجازات یا کسب پاداش نیست، بلکه آنچه که مهم‌تر است، محبوبیت و نهایتا حفظ نظم جامعه است.
این سطح نیز شامل 2 مرحله است:
مرحله 3) تحسین و تایید از جانب والدین: در این مرحله کاری که تایید والدین و دیگران را به دنبال داشته باشد از نظر اخلاقی قابل‌دفاع و درست است. کودک سعی می‌کند به چشم خودش و دیگران خوب جلوه کند. در اینجا، برخلاف سطح قبلی، کودک به نیت هم علاوه بر پیامد، اهمیت می‌دهد.
مرحله 4) حفظ نظم اجتماعی و وظیفه‌شناسی: در این مرحله، هر کاری که مطابق با قانون و مورد تصویب مراجع قدرت باشد، از لحاظ اخلاقی قابل‌قبول است. علاوه بر این، هر انسان موظف است به تعهدات و وظایف خود، به شکلی که جامعه تعیین کرده، عمل کند.
به‌طور کلی در این سطح، تاکید بر روابط بین افراد و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی است و زمانی که این موارد با علایق شخصی منافات داشته باشند، ارزش‌های اجتماعی و تعهدات، مقدم هستند. کودک نه‌تنها خود را با نظم اجتماعی هماهنگ می‌کند، بلکه آن را توجیه و از آن حمایت خواهد کرد.
سطح سوم: اخلاق پس‌عرفی
سطح سوم، اخلاق پس‌عرفی یا مافوق‌قراردادی که افراد از 13 سالگی به بعد به این سطح می‌رسند و وقتی به اینجا می‌رسند، در واقع به اخلاق واقعی دست پیدا کرده‌اند. در این سطح، فرد برای اولین بار متوجه می‌شود که ممکن است بین 2 معیار اخلاقی که هر 2 پذیرفته‌شده هستند، تضاد وجود داشته باشد. او ضمن قبول داشتن قوانین ممکن است به نارسایی بعضی از موارد قانونی پی ببرد و بفهمد که افراد دیگر ممکن است عقاید و ارزش‌های متفاوتی داشته باشند که نادرست هم نباشد. این سطح نیز 2 مرحله دارد:
مرحله 5) اخلاق قراردادی: در این مرحله فرد به قوانین و مقررات به‌عنوان نوعی قرارداد اجتماعی نگاه می‌کند و می‌فهمد که هدف از قوانین، تامین خواسته‌های اکثریت جامعه و بالا بردن رفاه اجتماعی است، اما قوانین هم گاهی نقص دارند، پس اعتبار قانون ممکن است در مواردی زیر سوال برود. در این شرایط ممکن است صحت و همیشه درست بودن بعضی قوانین مورد تردید قرار گیرد.
مرحله 6) پایبندی به اصول و وجدان فردی: این مرحله، بالاترین و عالی‌ترین مرحله رشد اخلاقی است. فرد براساس درونی کردن موازین اخلاقی، شخصا اصولی را انتخاب می‌کند و در هر موقعیتی به آنها پایبند باقی می‌ماند. در این مرحله اگر قانون با اصول انتخاب‌شده فرد مغایر باشد، وی از قانون پیروی نخواهد کرد. پس قضاوت اخلاقی در این سطح براساس اصول انتزاعی است؛ یعنی کاری درست است که فی‌نفسه در آن لحظه درست است، نه به این علت که جامعه آن را درست می‌داند. در کل فقط 10 درصد افراد به مرحله 6 که آرمانی‌ترین مرحله رشد اخلاقی است، می‌رسند و اغلب بزرگسالان در مرحله 3 یا 4 از سلسله‌مراتب کلبرگ باقی می‌مانند. کلبرگ می‌گوید: «ظاهرا این مرحله خاصی است که افراد خارق‌العاده‌ای مثل گاندی، مارتین لوتر کینگ و مادر ترزا و رهبران دینی به آن می‌رسند.»
کسی که در مرحله 6 اخلاقی کلبرگ قرار دارد، فقط برای پیشبرد موقعیت اجتماعی خود به دوستی با کسی وانمود نمی‌کند و وقتی به آنچه که خواست، رسید، این دوستی را پایان نمی‌دهد. برای او هر انسانی به سهم خود مهم است و باید به احساسات او احترام گذاشت. برای او عدالت زمانی برقرار می‌شود که هر کس بی‌طرفانه خود را جای دیگران فرض کند و بدون هیچ قضاوتی کار درست را انجام دهد.
رشد اخلاقی پله‌پله است، پس هر کسی برای رسیدن به مرحله 6 باید حتما 5 مرحله قبل را پشت سر گذاشته باشد

استانداردهای فردی خود را بشناسید

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ