من غمگینم یا افسرده؟!

faateme1366
با کارشناسان در مورد افسردگی و علایم آن گفت و گو شده است.از بین افرادی که اختلال افسردگی اساسی آن ها تشخیص داده شده و درمان شده اند و بهبود می یابند، احتمال دارد که حداقل نیمی از آن‌ها دورۀ عود افسردگی را در آینده تجربه کنند. ممکن است به زودی یا بعد از سال ها عود اتفاق بیفتد.

تفاوت بین غم و اندوه عادی با افسردگی چیست؟

هر فرد در طول روزها و هفته ها طیفی از هیجانات را تجربه می کند که این هیجانات بسته به وقایع و اتفاقات متنوع اند. وقتی ناامید هستیم به‌طورمعمول احساس غم داریم. وقتی از دست دادن را تجربه می کنیم، اندوهگین می شویم. این احساسات به‌طورمعمول فراز و فرود دارند. این احساسات به اطلاعات و تغییرات پاسخ می دهند. در مقابل این احساسات، افسردگی، احساسی عمیق و مداوم است. افراد افسرده به احتمال کمتری شاد، راحت یا آسوده خاطر هستند. افرادی که از افسردگی بهبود می یابند، اغلب توانایی احساس دوباره غم طبیعی و تجربه داشتن «روزهای بد» را خواهند داشت، احساسی که در مقابل احساس هر روزۀ غم شدید در ذهن و روح (که در افسردگی تجربه می شود) قرار می گیرد.

اگر فردی افسردگی بگیرد و درمان شود، آیا احتمال دارد که افسردگی او بازگردد؟

از بین افرادی که اختلال افسردگی اساسی آن ها تشخیص داده شده و درمان شده اند و بهبود می یابند، احتمال دارد که حداقل نیمی از آن‌ها دورۀ عود افسردگی را در آینده تجربه کنند. ممکن است به زودی یا بعد از سال ها عود اتفاق بیفتد. ممکن است توسط اتفاقی در زندگی مجدد راه اندازی شده و برگردد یا ممکن است این‌طور هم نباشد. در صورت داشتن چندین دوره افسردگی، روانپزشک ممکن است درمصانی طولانی مدت را پیشنهاد کند.

چه نوع درمان هایی برای افسردگی مناسب هستند؟

ثابت شده که در درمان افسردگی طیف وسیعی از درمان ها موثر هستند. برخی از این درمان ها شامل صحبت کردن و تغییرات رفتاری می شوند. برخی دیگر شامل مصرف دارو می شوند. تکنیک هایی نیز وجود دارند که روی تعدیل عصبی تمرکز می کنند، که درآن انرژی الکتریکی، مغناطیسی یا سایر اشکال انرژی از مغز عبور داده می شوند، تا مسیرهای مغزی را تحریک کنند. مثال هایی از تعدیل عصبی شامل این موارد می شوند: درمان با شوک الکتریکی، تحریک عصب واگ، تحریک فرا جمجمه ای مغز و تحریک عمقی مغز.
انتخاب نوع درمان باید بر اساس ماهیت و شدت افسردگی، پاسخ های قبلی به درمان، باورها و ترجیحات بیمار و
خانواده اش انجام شود. رویکرد درمانی هر چه که باشد، بیمار باید مشتاق بوده و به شکل فعال در آن مشارکت کند، برای مثال درگیر روان درمانی باشد یا به طور منظم داروهایش را مصرف کند.

چطور از احساسم درباره افسردگی با پزشکم صحبت کنم؟

آزادی و رها بودن کامل بسیار مهم است. شما باید درباره تمام علایم، اتفاقات مهم زندگی و سابقه سوء استفاده یا ضربه روانی با پزشک خود صحبت کنید. همچنین درباره موارد زیر به پزشک خود اطلاعات بدهید: سابقه افسردگی یا دیگر علایم هیجانی در خود یا اعضای خانواده تان، سابقه پزشکی، داروهایی که مصرف می کنید- هم داروهای تجویز شده از سوی پزشک و هم داروهایی که خودتان آن ها را تهیه و مصرف می کنید – این که افسردگی چطور زندگی روزمره تان را تحت تاثیر قرار داده و این که آیا تا کنون به خودکشی فکر کرده اید؟

قبل از رفتن نزد متخصص چقدر باید صبر کنم؟

اگر علایم تان خفیف هستند، کار و زندگی شما را مختل نکرده اند یا سلامت تان را تحت تاثیر قرار نداده اند و به خودکشی یا خودآسیب رسانی فکر نمی کنید، می توانید قبل از رفتن نزد متخصص دو یا سه هفته صبر کنید تا ببینید علایم تان خود به خود بهبود پیدا می کنند یا خیر. اما علایم جدی تر نیازمند توجه فوری هستند.

آیا داروهای ضدافسردگی عوارض جانبی دارند؟

در واقع تمام داروها می توانند به عوارض جانبی منجر شوند. عوارض نامطلوب زمانی افزایش پیدا می کنند که دوز مصرفی دارو بالا برود. به طور معمول عوارض جانبی داروها با هم تفاوت دارند و به خصوص در طبقه بندی متفاوت داروها این تفاوت ها بیشتر بوده و متغیر هستند. اگر قبلا دارویی مصرف کرده اید که تاثیر خوب یا بدی داشته، یا اینکه آن دارو عوارض جانبی ناراحت کننده ای داشته است، مطمئن شوید که درباره همه این ها با پزشک خود صحبت کرده اید. این موارد باید تجویز بعدی برای شما را تحت تاثیر قرار دهند. اگر قبلا هرگز داروی ضدافسردگی مصرف نکرده اید، با پزشک خود درباره این که کدام داروها چه عوارضی دارند صحبت کنید. بگذارید پزشک تان بداند که تمایل دارید از کدام نوع عوارض جانبی اجتناب کنید، مثلا بی رمقی یا مشکلات جنسی.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ