اختلالات روانی و عاطفی بعد از زلزله

faateme1366
مراقبت های مادی و جسمانی برای زنده و سالم ماندن بعد از زلزله بسیار مهم است اما در شرایط بحرانی زلزله، مسائل و مشکلات روانی و احساسی هم به همان اندازه مهم هستند. در چنین شرایطی افراد وارد شوک بزرگ و ناگهانی می شوند که باور حادثه را غیرممکن میکند. افرادی هستند که حتی سالها پس از زلزله، باز هم از این موضوع و یادآوری خاطره آن وحشت دارند. بنابراین باید آگاه باشیم که بعد از زلزله افراد دچار چه مسائل عاطفی می شوند و چه باید کرد.

مهمترین مشکل روانی بعد از زلزله

وحشت از ادامه زندگی بدون وجود منابع عاطفی و مالی باعث ایجاد فشار روانی در افراد شده و سلامت روحی و روانی وی را به خطر می‌اندازد و باعث ظهور مشکلات رفتاری و روانی مثل اختلال در تمرکز و تصمیم‌گیری، عدم کنترل احساسات، احساس گناه و ناامیدی، اختلال در خواب و کابوس‌های شبانه، بی‌تفاوتی و گوشه‌گیری نسبت به همه‌چیز و همه‌کس، شب‌ادراری و خوابهای وحشتناک در کودکان، اضطراب و افسردگی می‌شود.

 

بیماری بعد از زلزله: استرس پس از سانحه

اختلال استرس بعد از سانحه اولین پاسخ بازماندگان به واقعه است. علائم عمده این بیماری مثل کابوس‌های شبانه، تداعی مکرر صحنه‌های حادثه در ذهن افراد،‌ رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه، بدبینی نسبت به دیگران، کاهش تمرکز، مشکلات در بروز احساسات و خواب منظم و غیرعادی است. البته باید توجه داشت حساسیت افراد مختلف نسبت به ابتلا به این بیماری متفاوت بوده و به عواملی مثل شدت و میزان رو به رو شدن با حادثه و میزان حمایت‌های اجتماعی از مصدومان بعد از بروز حوادث بستگی دارد.

 

یک شوک بزرگ و گاهی مادام العمر

کنترل احساسات بازماندگان موضوعی مهم است که باید به آن پرداخته شود. بروز زلزله و به تبع آن از دست دادن عزیزان برای افراد شوک عاطفی بزرگی است. افرادی که از نظر روحی قوی هستند سریع‌تر از افراد ضعیف‌تر با مسائل کنار آمده و شرایط روحی خود را بهبود می‌بخشند، اما در روزهای اول واکنش تمام افراد ترس و هیجان است و کودکان و نوجوانان حالات هیجانی بیشتری نسبت به بزرگسالان دارند. در نتیجه آمادگی مواجهه با واقعیت را باید در ذهن افراد تقویت کنیم تا آنها بتوانند با موضوع راحت‌تر کنار بیایند و حتی به نوعی به بهبود شرایط فعلی خود کمک کنند.بازماندگان درهر سنی باشند، نیاز به همدردی و احیای روحی احساسات خود دارند. این افراد پس از بروز ضربه عاطفی دچار اختلالات روحی می‌شوند و مدت زیادی در نحوه خواب و خوراک خود دچار مشکل هستند و اضطراب و نگرانی‌های ویژه خود را دارند.بهره‌گیری از تخصص روان‌ درمانان و روانشناس در این دوران از اهمیت ویژه‌ای برای آنها برخوردار است. آنها باید احساس تعلق خاطر به این بازماندگان داشته باشند و برای رسیدن به تعادل روحی راهنمایی شوند تا احساس انزوا و رها شدن از سوی دیگران را نداشته باشند، زیرا افرادی آنها را درک می‌کنند و این موضوع بسیار به تقویت روحیه آنها کمک می‌کند.

 

مراحل روانی پس از زلزله

از نگاه رفتاری مراحل مختلف واکنش‌های روانی پس از زلزله عبارتند از:

یک/ مرحله تماس با ضربه: چند دقیقه پس از حادثه بروز می کند، افراد دچار وحشت شدید می شوند و قدرت انجام هیچ کاری را ندارند و به قول معروف خشکشان میزند. این مرحله معمولا کوتاه و گذراست.

دو/ مرحله قهرمانگرایی: در ساعات اولیه وقوع حادثه بین افراد حاضر در صحنه همبستگی ایجاد میشود و اشخاص سالم برای کمک به دیگران به شدت کمک میکنند.

سه/ مرحله فراموشی غم: یک هفته تا چند ماه پس از بروز حادثه همزمان با رسیدن نیروهای کمکی، افراد امیدوار میشوند و حالت آرامش و احتمالا نشاط پیدا میکنند.

چهار/ مرحله رو به رو شدن با واقعیت: دو تا سه ماه بعد از زلزله بروز می کند. در این مرحله افراد تازه متوجه عمق خسارات و فقدانهایشان میشوند یعنی مجددا روحیه خود را از دست میدهند، به شدت افسرده و مضطرب میشوند و احساس تنهایی میکنند.

پنج/ مرحله تجدید سازمان: شش ماه تا یک سال بعد از وقوع حادثه بروز میکند. در این مدت فرد درک میکند که باید متکی به خود باشد. عدم رسیدن به تعادل در این مقطع منجر به باقی ماندن علائم روانی مثل افسردگی در فرد میشود.

 

چه کسانی بیشتر آسیب می بینند؟

زلزله و سایر بلایا بر افراد اثر یکسانی ندارند، بعضی ها نسبت به دیگران آُسیب پذیری بیشتری دارند؛ کودکان، زنان، سالمندان و معلولین و کسانی که تنها زندگی میکنند یا از نظر مالی ضعیف هستند و افراد بیسواد دچار عوارض روانی بیشتری میشوند. ضربه روحی بر کودکان و نوجوانان بسیار شدیدتر است

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ