اعتراف مردان:‌ به این ۸ دلیل خیانت می‌کنیم

mojtaba
الودکتر- زن‌ها خیلی دوست دارند بدانند مردان چرا خیانت می‌‌کنند. فکر می‌کنند شاید مردان خلاء‌های روانی دارند می‌خواهند بفهمند این خلاءها هست‌ چطور پرش کنند و جلوی خیانت او را بگیرند. حالا آنان به اعترافات مردان گوش بسپارند و بفهمند که پشت خیانت مردان چه حس‌هایی نهفته است.

مساله خیانت در همه دنیا هست و بیشتر میان مردان عمومیت دارد. در جامعه ما نیز این مساله هر روز بیشتر می شود. در میان آشنایان، دو نفری که تصور می‌کنیم خوشبختانه در کنار هم زندگی می‌کنند، ناگهان از هم جدا می‌شوند. یا دچار مشکلات بسیار می شوند و همه آن علاقه یک شبه از بین می رود. اما واقعا دلیل خیانت مردها چیست؟ چه می‌خواهند که ندارد؟ به دنبال چه هستند که در زن های دیگر پیدا می‌کنند؟
در این مطلب ۸ اعتراف مردان خیانت کار و دلیل آن‌ها برای خیانت را آورده‌ایم شاید تا با مغز و طرز فکر این مردان بیشتر آشنا شویم.

اعتراف اول: انتقام‌جویی
«من زمانی به همسر خود خیانت کردم که متوجه شدم او همچنان با نامزد سابق خود ارتباط پیامکی دارد. البته پیام های آنها حاوی هیچ نوع صحبتی که باعث نگرانی باشد، نبود اما تصور اینکه او قبلا با این مرد در ارتباط بوده است و حالا هم این دوستی را ادامه می دهد مرا عصبانی می کرد. صمیمیت همسرم با نامزد سابقش برای من قابل درک نبود.
با همین عصبانیت از خانه بیرون زدم و یک لحظه تصمیم گرفتم برای درآوردن حرص او، دختر جدیدی را بیابم و شماره اش را بگیرم و همین کار را هم کردم. به نظر من این کار دقیقا همان کاری بود که او انجام می داد و من هم تلافی کرده بودم. ما از هم جدا شدیم. البته همسرم هرگز نفهمید من دوست دختر دارم. دلیل جدایی ما این بود که مناسب هم نبودیم و به درد هم نمی‌خوردیم. البته اعتراف می‌کنم آن کار من در عصبانیت درست و اخلاقی نبود اما در آن لحظه احساس خوبی به من داد.»

اعتراف دوم‌: نبودن جاذبه عاطفی متقابل
«تا جایی که به خاطر دارم من همیشه عاشق زنانی بودم که از هر نظر کامل باشند. همسر سابق من از خیلی نظرها خوب بود اما با سلیقه من خیلی جور نبود. او بسیار منطقی به نظر می رسید که هیچ نوع ارزشی برای من نداشت و باعث جذب من نمی شد. خیلی تلاش کردم به این مساله توجه نکنم اما نمی توانستم. پس از چند ماه، روزی با گروهی از دوستانم بیرون رفتم و در فروشگاهی که خرید می کردیم دختری را دیدم که بسیار عالی به نظر می رسید.
از او شماره گرفتم و او به من گفت هر وقت بخواهم می توانم با او تماس بگیرم و قرار بگذارم. من هم همین کار را کردم. پس از چند جلسه متوجه شدم باید رابطه خود با همسرم را پایان بدهم زیرا دیگر هیچ جذابیتی برای من نداشت و دوست داشتم در کنار کسی باشم که دیوانه وار دوستش دارم و برای من فقط یک دوست ساده نیست.»

اعتراف سوم‌: وقت نگذاشتن برای یکدیگر
«من زمانی از همسر سابق خود جدا شدم که او بسیار مسافرت می رفت و ما خیلی کم در کنار هم بودیم. من بیشتر مواقع تنها بودم. این تنهایی به ویژه در روزهای تعطیل آخر هفته بسیار مرا آزار می داد. دوست داشتم کسی در کنارم باشد و با هم حرف بزنیم، بیرون برویم و … . به همین دلیل، دفعه آخری که به مسافرت رفت من سراغ زن دیگری رفتم و پس از بازگشت همه چیز را به او گفتم و از هم جدا شدیم. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود.»

اعتراف چهارم: رابطه اشتباه
من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او مسافرت می کردم. اما فقط آخر هفته ها در کنار هم بودیم و در طول هفته با دوستان خود خوشگذرانی داشتیم.
پس از چند ماه از این روند خسته شدم و با خودم تصور کردم در شهر خودم هم دختران زیبا و خوب زیادی هستند و من چرا همه روزهای تعطیل خود را در جاده و رفت و آمد می گذرانم؟ این مساله را با او در میان گذاشتم و چند باری او به شهر من می آمد اما پس ا مدتی او نیز خسته شد و با هم تصمیم گرفتیم این رابطه دشوار را پایان ببخشیم.»

اعتراف پنجم‌: مغایرت احساسی و سبک زندگی
«من همسر سابق خود را در گردهمایی کاهش وزن ملاقات کردم. با هم دوست شدیم و هنگامی که با هم قرار می گذاشتیم و بیرون می رفتیم، هر دو حدود ۲۰ کیلوگرم اضافه وزن داشتیم. من همه رژیم ها و برنامه های ورزشی خود را به دقت و با جدیت فراوان انجام می دادم و به سرعت وزن کم می کردم. اما او به ورزش و رژیم اهمیت نمی داد و در نتیجه کاهش وزنی هم نداشت.
پس از اینکه اضافه وزن خود را از بین بردم، اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردم. زن هایی که قبلا حتی به من نگاه هم نمی کردند مشتاق صحبت با من بودند و این حس خیلی خوبی به من می داد. همسر سابق من از چاقی خود در عذاب بود و به زن های اطراف من حسودی می کرد.
یکی از روزهای آخر هفته که او خانه نبود، ما با یکی از این زن ها قرار گذاشتم و با هم بیرون رفتیم. من هرگز این مساله را به همسرم نگفتم اما چند هفته بعد با بهانه های مختلف از او جدا شدم. من تصور می کنم باید با زنی باشم که شبیه من است و ارزش های زندگی او ارزش های من هستند. فردی که طرز فکر و اراده مان شبیه هم باشد.»

اعتراف ششم: نداشتن رابطه عاشقانه
«من و همسرم همیشه خدا با هم جنگ و دعوا داشتیم. برای همه چیز با هم بحث می کردیم این همه تنش اعصاب مرا خورد کرده بود. درست برعکس همسرم، دختری در شرکت ما بود که همه چیز را خیلی راحت می گرفت و رفتار دوستانه ای با همه داشت و شاد بود. یک شب که هر دو تا دیر وقت در شرکت مشغول کار بودیم، تصمیم گرفتیم برای شام با هم بیرون برویم.
همه چیز خیلی عالی بود. او بسیار خوب و پر احساس بود و شبی رویایی با عشقی پاک را با او پشت سر گذاشتم. این اتفاق جراتی در دل من به وجود آورد تا از رابطه ای که همیشه مرا آزار می داد جدا شوم. یک هفته خانه نرفتم و پس از آن از همسر سابقم جدا شدم و اکنون با همکارم در ارتباط هستم.»

اعتراف هفتم‌: رویاپردازی
«من هنگامی به همسر خود خیانت کردم که با دختری آشنا شدم که ابتدا قصدم تسلی دادن به او بود. او تازه از یک رابطه طولانی جدا شده بود و روحیه خوبی نداشت. ما زمان زیادی را با هم سپری می کردیم تا اینکه به هم علاقه مند شدیم. من تصور می کردم او بهترین زن روی زمین است و من با او خوشبخت خواهم بود. به همین دلیل، از همسرم جدا شدم و سراغ آن دختر رفتم. اما رابطه ما دوامی نداشت و متوجه شدم رویاپردازی بسیار بهتر از واقعیت است.»

اعتراف هشتم‌: پیدا کردن اعتماد به نفس
«من همیشه خجالتی بودم و به هیچ وجه با جنس زن راحت نبودم. نامزدم نیز مثل من بسیار خجالتی بود رابطه ما مشکلی نداشت اما هیچ هیجان و چیز جالبی هم نداشت. روزی برای کار خود در همایشی شرکت کردم.
هنگام شام، خانمی رو به روی من نشسته بود که بسیار جذاب و باهوش به نظر می‌رسید و من واقعا جذب او شده بودم. از این مساله بسیار تعجب کردم زیرا قبلا چنین تجربه ای نداشتم. حس خوبی بود و احساس می‌کردم در اوج آسمان ها هستم. سعی کردم اعتماد به نفس داشته باشم و با او سر صحبت را باز کردم.
در طول همایش و کنفرانس های دیگر نیز با هم صحبت می‌کردیم و وقتمان را با هم می‌گذراندیم. من هرگز از این رابطه به نامزدم چیزی نگفتم اما چند ماه بعد از او جدا شدم. پس از جدایی من آن زن جذابی که در کنفرانس ها می‌دیدم را دیگر هرگز ملاقات نکردم. اما همان رابطه کوتاه، اعتماد به نفس خاصی به من داده بود و متوجه شدم اگر اراده کنم می‌توانم بیرون بروم و زن دلخواه خود را پیدا و با او ازدواج کنم.»
منبع: تهران کیدز

لینک‌های مرتبط:
این ۱۰ ویژگی در همه مردان خیانتکار مشترک است
زن‌ها به این ۱۰ دلیل خیانت می‌کنند

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ
نظرات
ایلیا

ایلیا

1396-07-01 - 23:26 پاسخ

ببینیدالان نمیگم مردها خیانت نمیکنندولی من کارم بیزینس کارمندخانمی وسراغ دارم که چنان با اقایون بگو بخند میکنه و حال پخش میکنه که اگرطرف پیرمردباشه فکرش منحرف میشه با بگوب خند و ارتباط این خانم ولی طرف اهل دوستی نیست و ارتباطیم نداره فقط شیطنت میکنه و یکسرم شاکی چرا مثلا پشتش میگن این خراب ببینید یه خانم با رفتارش میتونه یه مرد و از راه بدرکنه اگرخانما با یه مرد نامحرم ارتباط شاد و صمیمانه برقرار نکنن و پا ندن چطوری مرد میخواد مخشونو بزنه به زنش خیانت کنه یه زن باید از خودش داشته باشه زنا خرابم نباشن با رفتارشون واقعا میتونن یه مرد و داغون کنن البته نمیگم مردا پاکن ولی قبول کنید بی تاثیر نیست

Fatemeh

Fatemeh

1395-02-16 - 10:19 پاسخ

Khiyanat hich tojeihi nadare, kc ham ke khiyanat mikone khodesh adame giro gereftariye na hamsaresh pas be jaye inke be fkre avaz kardan namzad ya hamsaresh bashe bayad khodesh taghir bede, moshkele adame khiyanat kar dar darone khodeshe na namzad ya hamsaresh, be nazare man har 8 ta morede bala faghat tojeihaei hast ke adamaye khiyanat kar daran.

نفس

نفس

1395-02-05 - 07:37 پاسخ

سلام...متاسفانه جامعه ی ما هرروز خرابتر از دیروز میشه.وقتی زنهایی که به دنبال منافع خودشونن به راحتی به خودشون اجازه میدن پا تو زندگی یه زن دیگه بزارن دیگه چه توقعی از‌ مردها میشه داشت؟

1394-10-14 - 04:47 پاسخ

خیانت کاریه که بوی تعفن و کثافت میده که هر چقدر بهش عطر بزنی بوش بد تر میشه . توجیه کردن خیانت مثل عطر زدن به دریاچه کثافت شیرابه های زباله های تهران میمونه

محسن

محسن

1394-10-10 - 10:17 پاسخ

مردها کارشون درسته

ناشناس

ناشناس

1394-08-20 - 08:15 پاسخ

سلام متنو که خوندم عصبی شدم.چه جوریه که اقایون هرجور برخورد کنن خانم یا دوس دخترشون نبایدخیانت کنه حالا مردهر چقد چاق باشه بد باشه بداخلاق باشه یا خیانت کنه باز هم خانم باید وفادار بمونه و تحمل کنه اما مرد اگه کوچکترین چیزی دید باید خیانت کنه.نه عزیزم بعضی ادما بیمارن ربطی به این چیزا نداره

خانوم

خانوم

1394-08-18 - 12:16 پاسخ

به نظر من هرچقدر هم عاشقانه و منطقی و اصولی انتخاب کنی و زندگی کنی.بلاخره رابطه یه تاریخ انقضا داره. حالا مال بعضیها زودتر بعضی دیرتر و اجتناب ناپذیره.وبهترین راه حل ازدواج و طلاق آسانه .که دراینصورت روابط پنهانی و خیانت دیگه معنی نداره دریه حالت ایده آل جذابیت دونفر برای هم هیچوقت تا آخر عمرنیست. .

یاس

یاس

1394-08-07 - 21:11 پاسخ

من واقعا برای انسانهای خیانتکار متاسفم چون واقعا دچار مشکل درونی هستن و باید ان هارا بیمار دانست

صدف

صدف

1394-07-16 - 07:19 پاسخ

این مردا اگه زناشون بهشون اونجوری خیانت کنه کلی روش عیب میذارن کلی حرف درمیارن خودشونوفرشته پاکی معرفی میکنن زنشونوشیطان که باعث بدبختی اوناشده ،خدا لعنت کنه به همچین مردایی،اینابا۱زن قانع نمیشن واسه همین دنبال دلیلن واسه خیانتشون،ولی واسه زنشون کلی قانون میذارن که تنهابیرون نرو بازارنرو اینجا نرو اونجا نرو همش باخودم برو......،چون میترسن یکی هم به زن این مزاحم بشه دلبری کنه ،۱مردپاک باشه به زنشم اعتمادمیکنه

مردی از آینده

مردی از آینده

1394-07-16 - 07:07 پاسخ

به نظر من ریشه خیانت در اینه که آدمها قبل از اینکه دقیقا متوجه بشن نیازشون چیه اقدام به ازدواج میکنن. اونم ازدواج با کسی که هنوز دقیق اونو نمیشناسن. مثلا تو جوامع سنتی خیلی ها به خاطر سکس ازدواج میکنن در حالی که در جوامع پیشرفته تر موضوع سکس و موضوع ازدواج تا حد زیادی دو مقوله جداگانه هستن و کسی نیاز نداره به خاطر سکس ازدواج کنه بلکه ازدواج موقعی انجام میشه که دو نفر که با هم در ارتباط هستن و بعد از مدتی متوجه میشن که واقعا احساس خوبی از کنار هم بودن دارن و روحیات هماهنگی دارن و در کل همیشه از کنار هم بودن لذت میبرن تصمیم میگیرن بوسیله ازدواج همیشه کنار هم بمونن و رابطه اونها خیلی فراتر از موضوع سکس یا تامین نیازهای مالی و موقعیتی هستش. این میشه که ازدواج پایدار میشه.

ناشناس

ناشناس

1394-07-14 - 14:35 پاسخ

هیچ کدوم از دلایل از نظر من عقلانی و منطقی نبود. کسی که به زنش خیانت میکنه خودش پر از ایراده. اینطور که نمیشه زندگی کرد. زندگی پستی بلندی داره انسانی کامله که بتونه با مشکلات زندگیش عاقلانه برخورد کنه و اونو حل کنه. خیانت عین فرار از مشکله. کسایی که اینکارو میکنن صد در صد اگه با نفر دوم هم اختلاف پیدا کردن این کارو می کنن. چون این آدما به جای اینکه عیب های خودشون رو ببینن فقط دنبال عیب های طرف مقابلن

اوین

اوین

1394-07-08 - 21:39 پاسخ

به نظر من هیچ تو جیهى برای خیانت نیست جز این که ذات کثیف یک انسان آشکار میشه و نهایتا نتیجه ش رسوایی.

علی

علی

1394-07-05 - 12:55 پاسخ

چرا ما ایرانی ها دنبال مقصر هستیم مرد زن هیچ فرقی با هم نمی کنن اصل اینکه خودمونو بشناسیم و خدامونو اون وقت هیچ زنی به مردی یا مردی به زنی خیانت نمی کنه واقع بین باشیم و برای زندگی مشترک هدف داشته باشیم .

نفس

نفس

1394-07-05 - 10:13 پاسخ

به نظر من مردا همیشه نقطه های مثبت همسرانشونو نمیبینند به همین خاطر بهشون خیانت میکنند

رزیتا

رزیتا

1394-07-05 - 09:54 پاسخ

در خیلی از موارده این اعترافات بنظر من مرد حس خود برتر بینی و تصمیم ترک ناگهانی داره , یا در حالی که همسر داره ی هفته خیانتو تجربه میکنه به صورت پنهانی و بعد عملا اشکارش میکنه , واقعااااااا چی میشه گفت؟ واضح نیس که اقایون همش دنبال تنوع هستن؟

نسرین

نسرین

1394-06-27 - 04:43 پاسخ

سلام به همه مردها همیشه و در همه حال در حال توجیه کردن خودشون هستند و اگر یک زن بهترین خصوصیات رو داشته باشه باز هم بهانه ای برای کارهای خودشون دارند به نظر من چرا ازدواج کنید که بعدش خیانت کنید تشکیل خانواده خیلی مهمه اگر یکی از این آقایون که سالهاست ازدواج کرده بخواد دخترشو شوهر بده و دامادی مثل خودش نصیبش بشه همین کاری رو که با همسرش کرده با دختر خودش داشته باشند آیا طرف دامادشو میگیره و اونو تایید میکنه یا نه؟ از قدیم گفتن یک سوزن بخودت بزن یک جوال دوز به دیگری

بهمن

بهمن

1394-06-16 - 06:16 پاسخ

اصولا خیانت کردن مردیا زن در دوران زناشویی ریشه های متفاوت داردوبسادگی نمیشه آنرا نسبت داد.من خودم سی وپنج ساله که باهمسرم زندگی مشترک ولی بااحساسی کمرنگ داریم.زیرا فردموردنظرم قبل از ازدواج بمن خیانتی بزرگ کرد وتن به ازدواج سنتی دادم همسرم از هرلحاظ موردتاییدم واجتماع هست ولی اون احساس عمیق ورابطه جذاب نداره و ازهمون ابتدا نظرم معطوف دیگران شد.هرچندتلاش زیادی واسه جذب من میکردچون از نوع مجذوب من نبود جواب نمیداد.هنوزم زندگی ما برپایه فداشدن برای فرزندانمان استواراست.آیا تمایل من به سمت فردی دیگر باجذبه مخصوص اسمش خیانته/؟

سامان

سامان

1394-06-13 - 10:53 پاسخ

با سلام، تمام این اتفاقات از کمبود آگاهی ماست،،

سراب

سراب

1394-06-11 - 09:42 پاسخ

بنظر من هیچ زنی وهیچ مردی بودن دلیل خیانت نمیکنن درهرصورت از نظرخودشون هم دلیلی کاملا قانع کننده دارن متاسفانه توجامعه ما هم تبدیل به مشکل حاد شده

مرتضی

مرتضی

1394-06-05 - 14:46 پاسخ

سلام..مردها گل اند..امیدوارم زمینه و شرایط خیانت برای هیچ زن و مردی فرام نشه..

حامد

حامد

1394-06-02 - 08:51 پاسخ

حالا این مردها با چه کسانی خیانت میکنن اگر زنها خیانت نکنن مردا دنبال چی میرن؟

یاس

یاس

1394-05-21 - 21:43 پاسخ

همیشه اول جا پاشونو سفت میکنن بعد چند وقت با بهانه تراشی جدا میشن!!!!!!اگه همه زنها مدافع هم باشن این اتفاق ها کمتر میشه...

خانوم

خانوم

1394-05-15 - 20:20 پاسخ

ولی خدایی همیشه پای یک زن در میان است....:(

ماهور

ماهور

1394-05-15 - 08:06 پاسخ

خدایا این مردا عجب موجوداتی هستن..همه چیزو با هم میخوان

فرزانه

فرزانه

1394-05-14 - 12:47 پاسخ

بنظر میرسه این متن ترجمه شده باشه.. مسائل اجتماعی جامعه ما یکمی فرق داره بنظرم..من خودم قربانی خیانت بودم..پدرم بارها و بارها به مادرم خیانت کرده و همین موضوع منو از مردها زده کرده..اما اون هیچکدوم از دلایل بالا رو نداشت و قصدش فقط سرگرمی بود جالب اینجاس ک مادرم از زنایی ک دوست پدرم بودن از لحاظ ظاهری خیلی جذابتر و مهربونتره ولی....... بنظر من اکثر مردها از سر عقده های کودکی و تمایل به سادیسم جنسی خیانت میکنن

مهسا

مهسا

1394-05-11 - 06:35 پاسخ

من الان واقعا گیج شدم که باید با مردا چه جوری رفتار کرد