خرافه چگونه به باورهای انسانی راه پیدا کرد؟

خش گسترده‌ای از خرافات جنبه فردی ندارند، بلکه از طریق اجتماع و به عنوان میراث اجتماعی به ما می‌رسند؛ این خرافه‌ها معمولا به‌همان صورت حاضر و آماده، مورد قبول قرار می‌گیرند!

 درحقیقت باید گفت که خرافهپرستی، درست  همزمان
با شناخت بشر از خودش آغاز شد. از همان زمانی که انسان مصمم شد تا به روشی، حتی
اگر شده با کمک گرفتن از ابزار، از اتفاق
ها و حوادث آینده باخبر شود، البته با این توجیه که شاید
بتواند از اتفاق
های
ناگوار جلوگیری کند. درحقیقت انسان اولیه دنبال راهی بود که با کمک آن، بتواند بر
ترس
هایش
غلبه کند و به
نوعی،
به
احساس
امنیت برسد.

خرافات از کجا ناشی میشوند

بخش گستردهای
از خرافات جنبه فردی ندارند، بلکه از طریق اجتماع و به عنوان میراث اجتماعی به ما
می
رسند؛
این خرافه
ها
معمولا به
همان
صورت حاضر و آماده، مورد قبول قرار می
گیرند!
درحقیقت، بشر ابتدایی چون نمی
توانسته
بین قوانین طبیعی و قوانین اجتماعی که از عملکرد زندگی اجتماعی انسان
ها ناشی میشده، تفاوتی قائل شود، قوانین
اجتماعی را هم با همان چوب می
رانده؛
یعنی آن
ها
را هم ثابت و بدون تغییر می
دانسته
است که درنتیجه، برای غلبه بر آن
ها،  به ابزارهای نفرین، جادو و… پناه می برده
است. درحقیقت بررسی
های
اجتماعی و فرهنگی پیدایش خرافات، نشان می
دهد که برخلاف تصور امروزی، خرافات نهتنها موضوعی غیرطبیعی و عجیب
نبوده، بلکه با روش
های
ابتدایی اندیشیدن و احساس کردن، پاسخ خارجی نیز داشته است…

اما اینکه
برخی هنوز تمایل دارند با وجود گسترش علم و آگاهی بازهم به این پاسخ
ها پناه ببرند، خرافه را به
باوری  عجیب و غیرعادی تبدیل کرده است.
وقتی امکان کنترل محیط کم
تر
می
شود، گرایش
به خرافات بیشتر می
شود.
به طور کلی از دیدگاه اجتماعی،خرافه یک پدیده روحی و اجتماعی است که از هزاران سال
پیش تا امروز در ذهن بشر آن
چنان
نفوذ کرده که
حتی طرز تفکر او را هم تحت تاثیر خود درآورده است.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ