سکته مغزی هم مانند حمله قلبی زمانی رخ می‌دهد که جریان خونی که قرار است به بخش‌های مهم بدن برود، دچار انسداد شود. اما این به قلب‌تان ربطی ندارد که حین سکته مغزی دچار کمبود اکسیژن می‌شود بلکه داستان بر سر مغز است. تفاوت دیگر بین این دو این است که سکته مغزی اغلب با درد همراه است. در واقع این یکی از عوامل خطرزای سکته مغزی تلقی می‌شود. علائم سکته مغزی می‌تواند نامحسوس باشد، اما باید آنها را سیگنال‌های مشکلات حادی تلقی کرد – یعنی سلول‌های مغزی شما به قدر کافی اکسیژن دریافت نمی‌کنند تا بتوانند عملکرد درستی داشته باشند و زنده بمانند.
کلمه کلیدی برای سکته مغزی، کلمه «ناگهانی» است. معمولا سکته مغزی به شکلی آهسته و پیشرونده رخ نمی‌دهد. چیزی ظرف چند ثانیه تغییر محسوسی خواهد داشت. در اینجا به برخی از علائم آن اشاره می‌کنیم تا با توجه به آنها بتوانید سریعا کمک‌رسانی را انجام دهید.
نمی‌توانید صاف بخندید
اگر به نظر می‌رسد صورتی که در آینه به شما خیره شده صورت شما نبوده و یا نمی‌توانید آنطور که می‌خواهید آن را حرکت دهید، باید آن را نشانه سکته مغزی دانست. کرختی یا فلج بخشی از صورت به معنای آن است که به اندازه کافی، خون به بخشی از مغز نمی‌رسد. در اغلب مواقع افراد می‌گویند که حس می‌کنند صورت‌شان متورم شده و یا از یک سمت دهانشان آب به بیرون می‌ریزد چرا که در بلعیدن غذا مشکل دارند.
هوشیارید، اما انگار حالت طبیعی ندارید
بریده‌بریده حرف زدن، ادای کلمات درهم، دری‌وری گفتن؛ همه این‌ها نشانه این است که مغزتان آنطور که باید و شاید کار نمی‌کند. بروز هر نوع تغییر عجیب در شیوه ارتباط شما، یعنی یک جای کار می‌لنگد و باید هوای آن را داشته باشید. در چنین وضعیتی، پیدا کردن کلمات برایتان سخت‌تر شده و یا در درک و شناخت سایر افراد مشکلات بیشتری خواهید داشت یا حرف زدن‌تان بدون احساس خواهد بود. اگر چنین علائمی را در نزدیکان‌تان دیدید، از او بخواهید جمله ساده‌ای را که گفته بار دیگر تکرار کند. اگر دیدید دچار مشکل شده، باید حتما او را به بیمارستان ببرید.
نمی‌توانید چیزی را دست‌تان نگه دارید
اگر در بلند کردن یا نگه داشتن اشیاء مشکل دارید آن هم به این دلیل که احساس ضعف می‌کنید، پس باید تقاضای کمک کنید. شاید (به ناگهان) در استفاده از کنترل ریموت یا تایپ کردن دچار مشکل شده‌اید. و یا شاید در بازویتان احساس سنگینی دارید. اگر از این مسئله مطمئن نیستید، سعی کنید هر دو دست را صاف نگه دارید. آیا در این وضعیت یکی از آنها گرایش بیشتری دارد تا به سمت پایین برود؟ حواستان باشد؛ چرا که ممکن است نشان‌دهنده سکته مغزی باشد.
انگار سوار سورتمه شهربازی شده‌اید
وقتی متوجه می‌شوید که در یکی از پاهایتان هیچ حسی ندارید، دچار عدم تعادل خواهید شد. در واقع در چنین شرایطی در راه رفتن و حتی ایستادن دچار مشکل خواهید بود بدون آنکه تعادل‌تان را از دست بدهید و یا حتی احتمال دارد احساس سرگیجه داشته باشید، و مهم نیست در چه وضعیتی هستید. به هیچ وجه این مشکل را به حساب نوعی بی‌دست و پایی یا دست و پا چلفتگی نگذارید و حتما به پزشک مراجعه کنید.
انگار سرتان لای انبردست گیر کرده
وضعیت سری که به ناگهان درد بگیرد اصلا عادی نیست، خصوصا اگر شما کسی هستید که اغلب درگیری و چالش خاصی با سردرد ندارید. سردردهای ناشی از سکته مغزی بسیار حاد و ناگهانی بوده و با هر نوع سردردی که پیش از این داشتید کاملا تفاوت دارد. در اغلب مواقع افراد آن را «بدترین سردرد زندگی»شان می‌نامند. سردرد حین سکته مغزی می‌تواند نشانه آنوریسم مغزی پاره‌شده باشد؛ یعنی پاره شدن سرخرگ مغزی که خودش می‌تواند سبب بروز سکته مغزی توأم با خونریزی باشد. هرچند آنوریسم مغزی پاره‌شده نادر است، اما می‌تواند کشنده باشد.
چشم‌هایتان شما را گول می‌زند
سکته مغزی می‌تواند به ناگهان دنیای پیرامون شما را تیره و تار کند. بیش از یک‌چهارمِ افرادی که از سکته‌های مغزی جان سالم به در می‌برند، بخشی از بینایی خود را بعد از سکته مغزی از دست خواهند داد. سایر افراد بسته به ناحیه‌ای که سکته مغزی در آن بر مغز اثر گذاشته است، دچار دوبینی یا تیرگی بینایی می‌شوند. بروز علائم مربوط به مشکلات چشمی کاملا واضح و مشخص خواهد بود، اما هرگز برای چک کردن این وضعیت و رفتن پیش دکتر، رانندگی نکنید. بهتر است از یک دوست بخواهید شما را برساند یا در وضعیت‌های اورژانسی به آمبولانس زنگ بزنید. با ورود تیم پزشکی و اقدامات لازم، دیگر در بیمارستان در اتاق انتظار معطل نمی‌شوید و مراحل درمانی زودتر انجام می‌شود.
منبع: prevention