تفریحی که منجر به خودکشی می شود!

faateme1366
«خیلی افسرده بود؛ خیلی زیاد. می‌تونستم اینو حس کنم. می‌تونستم اینو بفهمم. توی دستای خودم خودکشی کرد. کتی تو دستای من نفس آخرو کشید اما بعد از اون تصمیم گرفت که دیگه نفس کشیدنو تکرار نکنه. من ولش کردم. اون مستقیم رفت به قعر آب و با شکم روی محفظه فرونشست. مرگ کتی مسیر زندگی منو عوض کرد.»

آنچه خواندید، دقایق آخر زندگی یک دلفین به نام «کتی» است که مدت‌ها به اسارت در آمده بود و در دلفیناریوم‌های آمریکا برای انسان‌ها نمایش بازی می‌کرد که آن‌ها را بخنداند اما در نهایت کتی به افسردگی شدید مبتلا می‌شود و یک روز تصمیم می‌گیرد در آغوش معلمش که سال‌ها او را برای اجرای نمایش تعلیم داده بود، خودکشی کند.

مفهوم خودکشی برای دلفین‌ها و وال‌ها یک مفهوم بسیار قوی است. قوی‌تر ازآنچه فکرش را بکنید. ما انسان‌ها از بدو تولد به طور غیر آگاهانه‌ای نفس می‌کشیم اما نفس کشیدن برای دلفین‌ها یک تلاش آگاهانه است و هر وقت احساس کنند،‌ شرایط زندگی برایشان غیر قابل تحمل شده است، با نفس نکشیدن به زندگی خود پایان می‌دهند. این اقدامی است که بسیاری از دلفین‌های جهان در دلفیناریوم‌های بزرگ پس از آموزش‌های طولانی انجام می‌دهند چون دلشان نمی‌خواهد در اسارت باشند.

پارک‌های مربوط به دلفین‌ها در بسیاری از نقاط جهان وجود دارند و بسیاری از مردم مبلغی را پرداخت می‌کنند برای اینکه شاهد اجرای نمایش چند دلفین باشند. آن‌ها برای ما نمایش اجرا می‌کنند، با موسیقی می‌رقصند و خیلی کارهای دیگر و ما فکر می‌کنیم، دلفین‌ها دارند به ما لبخند می‌زنند. در حالی که لبخند دلفین‌ها بزرگ‌ترین نیرنگ طبیعت است. لبخند دلفین‌ها این توهم را به جود می‌آورد که آن‌ها از اجرای نمایش برای انسان‌ها خوشحالند اما دلفین لبخند می‌زند در حالی که در قلبش احساس درد می‌کند. لبخند می‌زند در حالی که قلبش دارد می‌شکند.

وقتی دلفین برای اجرای نمایش به استخر اصلی وارد می‌شود، دور تا دورش محفظه بتونی است. انگار که وارد استادیوم شده باشد. او در اطراف خود افراد زیادی را در حال جیغ زدن می‌بیند و سر و صدای زیادی می‌شنود و دچار استرس می‌شود. «صدا» حس اصلی دلفین‌هاست و برای همین خیلی روی آن حساس هستند. آن‌ها با این حجم صدا در دلفیناریوم استرس می‌گیرند و استرس عامل مرگ دلفین‌هاست. در اغلب پارک‌های دلفین جهان بطری داروی «مالوکس» و «تاگامت» وجود دارد، چون دلفین‌ها بر اثر اضطراب شدید دچار زخم معده می‌شوند.

چند خطی که خواندید، جملات عاطفی و دور از منطق نیستند. این‌ها سخنان «ریک اُبری» است که سال‌ها شغلش به اسارت گرفتن دلفین‌ها و تعلیم دادن به آن‌ها برای حضور در دلفیناریوم بوده است. اما وقتی «دلفین» مورد علاقه ریک ابری در آغوش او خودکشی می‌کند، این معلم دلفین سال‌ها تلاش می‌کند تا جهانیان را نسبت به ظلمی که انسان‌ها با به اسارت درآوردن دلفین‌ها به آن‌ها روا می‌کنند، آگاه کند.

ریک ابری 10 سال از عمرش را صرف اسارت دلفین‌ها و پر و بال‌ دادن به این صنعت کرده اما پس از مرگ کتی حالا بیش از 35 سال است که دارد سعی می‌کند با آگاه کردن مردم همه دلفیناریوم‌های جهان را نابود کند تا از مرگ سالانه بیش از 20 هزار دلفین در دنیا جلوگیری کند.

ریک اُبری می گوید: «دلفین‌ها را باید در حیات وحش ببینید تا متوجه شوید که آن‌ها برای اسارت ساخته نشده‌اند. آن‌ها در حیات وحش روزی 40 مایل سفر می‌کنند. صبح‌ها سوار بر موج‌ها هستند و یک ساعت بعد 25 مایل آن طرف‌تر مشغول غذا خوردن می‌شوند. حالا اسارت آن‌ها باعث به وجود آمدن یک صنعت چند میلیون دلاری شده است. یک دلفین با نگهداری در محل مناسب می‌تواند سالی یک میلیون دلار سود بدهد و این خیلی تجارت خوبی است. وقتی برای غواصی به اقیانوس می‌رفتم با دلفین‌ها شنا می‌کردم. آن‌ها خیلی زود با من اخت می‌شدند. اجازه می‌دادند، نوازششان کنم و مدت زیادی زیر آب با آن‌ها بازی کنم. اما من اشتباه فهمیدم. درست است آن‌ها نوازش و عاطفه را دوست دارند اما اسارت؟ هرگز.»

درست است، بسیاری از ما انسان‌ها با رفتارهای خودخواهانه خودمان سایر موجودات زنده را به رسمیت نمی‌شناسیم اما آن‌ها هم برای خودشان حق و حقوقی دارند.

محمدرضا زمانی (حقوق‌دان و وکیل پایه یک دادگستری) که در این باره مطالعات زیادی داشته است، به ایسنا می‌گوید: «حیوانات مانند انسان‌ها از حقوق خاص خودشان مانند حق حیات، حق درمان، حق آرامش، حق زیست جمعی، حق پرهیز از خشونت، حق پرهیز از هرگونه نسل‌کشی، حق استفاده از حیات وحش و … و هرگونه تجاوز نسبت به آنها یا حقوق آنها به منزله نقض حقوق آنان به شمار رفته و ضروری است، مستوجب مسئولیت قانونی و جرم‌انگاری در قانون نیز باشد. نظام حقوق حیوانات در ایران، برخلاف جوامع پیشرفته و کنوانسیون‌های بین‌المللی گسترده و متعدد و موجود، آغاز تحول و توجه خویش را نسبت به آنها گذرانده و قوانین و قواعد موضوع مقرر در این نظام نسبت به حقوق حیوانات، به ویژه از حیث مسئولیت کیفری متراتب بر حیوان آزاری و تعرض به سلامت و حیات آنها، رضایت‌بخش نبوده و تضمین‌کننده حقوق طبیعی و قانونی آنها نیست و همین مهم موجبات سوء استفاده هرچه بیشتر جامعه انسانی را نسبت به آنها فراهم آورده است.»

تمام اطلاعات این گزارش برگرفته از فیلم مستند «خلیج کوچک» به کارگردانی لویی سایهویوس است که ریک اُبری به عنوان یک تمرین‌دهنده دلفین در آن ایفای نقش می‌کند. در این فیلم ابری به این صنعت پشت کرده و به یک فعال محیط زیست تبدیل شده است. این مستند که به کشتار وحشیانه دلفین‌ها می‌پردازد، در سال 2010 برنده بهترین فیلم مستند در مراسم اسکار و برنده بهترین فیلم از دیدگاه تماشاگران در فستیوال فیلم ساندنس در سال 2009 شد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ