همه چیز درباره اختلال وسواس فکری عملی-قسمت دوم

مهرناز زاوه
در شرایطی که این اختلال اغلب در دوران بلوغ یا نوجوانی رخ می‌دهد، اما کودکان نونهال هم ممکن است در برخی مواقع دچار علائمی شوند که شبیه OCD است.

در قسمت اول به علل و علائم وسواس فکری عملی اشاره کردیم. در ادامه با موارد بیشتری آشنا می‌شویم.
علائم اختلال وسواس فکری عملی در کودکان 
در شرایطی که این اختلال اغلب در دوران بلوغ یا نوجوانی رخ می‌دهد، اما کودکان نونهال هم ممکن است در برخی مواقع دچار علائمی شوند که شبیه OCD است. با این همه، علائم این اختلالات، مانند ADHD (کم‌توجهی-بیش‌فعالی)، اوتیسم و سندروم توره هم می‌تواند شبیه اختلال وسواس فکری عملی باشد، بنابراین پیش از تشخیص این بیماری، لازم است که آزمایش‌های روان‌شناختی و پزشکی لازم روی فرد صورت بگیرد.
درمان اختلال وسواس فکری عملی
گزینه‌های درمانی برای این اختلال شامل روش‌های درمانی رفتاری-شناختی است که روی دو رویکرد عمده تأکید دارد:
-پیشگیری از تماس یا واکنش و یا مواجهه و پیشگیری از پاسخ عملی (ERP): این عمل شامل مواجهه مکرر با منشأ اشتغال فکری است. مثلا اگر دچار وسواس شستن دست هستید و برای درمان، به روان‌درمان‌گر مراجعه کرده‌اید، او از شما خواهد خواست تا به کفش‌هایتان دست بزنید و بعد دست‌هایتان را نشویید. در شرایطی که با تشویش ناشی از این موضوع می‌نشینید، نیاز و اجبار به شستن دست‌ها به مرور و به خودیِ خود کمرنگ خواهد شد. با این روش، این مسئله را درک کرده و خواهید فهمید که اصلا نیاز به انجام آداب خاصی برای رهایی از شر تشویش نیست؛ چرا که دیگر بر افکار وسواس‌گونه و اشتغال فکری خود کنترل و تسلط دارید. 
-رفتاردرمانیِ شناختی: این روش بر افکار فاجعه‌آمیز و احساس شدید مسئولیت‌پذیری تأکید دارد. بخش اعظم رفتاردرمانیِ شناختی برای OCD یادگیری روش‌های مفید و مؤثر در ارتباط با واکنش نسبت به افکار وسواس‌گونه است بی‌آنکه مجبور باشید به اشتغال فکری خاصی متوسل شوید. 
-نام یا نشان‌گذاری مجدد: باید سعی کنید این مسئله را تشخیص داده و بشناسید که اشتغال فکری‌ها و اجبارهای اخلال‌گر، نتیجه OCD است. برای مثال به خودتان یاد بدهید تا بگویید: «فکر یا حس نمی‌کنم که دست‌هایم کثیف باشد. من فقط دچار اشتغال فکری هستم که دستم کثیف است.» و یا «فکر می‌کنم نیازی نباشد دست‌‌هایم را بشویم. من فقط نوعی اجبار وسواس‌گونه دارم که بر آن است مجبورم کند شستن دست‌هایم را عملی کنم.»
-تغییر نسبت به یک ویژگی: سعی کنید این مسئله را تشخیص دهید که شدت و میزان اخلال‌گری افکار و اجبارها به خاطر OCD است؛ به احتمال زیاد این مسئله به عدم تعادل بیوشیمیایی در مغز ارتباط پیدا می‌کند. بهتر است به خودتان بگویید که «این من نیستم – این وسواس فکری عملی من است» یا به خودتان یادآور شوید که افکار OCD و اجبارهای فکری هیچ معنا و مفهومی ندارند، بلکه تنها پیام‌های غلطی از جانب مغز هستند.
-تمرکز مجدد: شما می‌توانید با متمرکز ساختن دقت و توجه‌تان بر چیز دیگری، روی OCD خود کار کنید، حداقل برای چند دقیقه. سعی کنید این رفتار را عملی کنید. به خوتان بگویید: «من دارم یکی از علائم OCD را تجربه می‌کنم. باید کار دیگری انجام دهم.»
-ارزیابی مجدد: در روبرو شدن با یک ارزش یا کمیت، افکار OCD خود را دخالت ندهید. چرا که به خودیِ خود چیز شاخص و بارزی نیست. به خودتان بگویید: «این تنها اشتغال فکری احمقانه من است که هیچ معنا و مفهومی در پشتش نیست. این فقط مغز من است. هیچ نیازی نیست به آن توجه کرده یا بها بدهم.» به خاطر داشته باشید که نمی‌توانید از شر آنها خلاص شوید، اما نیازی هم نیست تا به آنها توجه داشته باشید. در واقع می‌توانید یاد بگیرید که به سراغ رفتار دیگری بروید.
علاوه بر این روش‌ها، می‌توانید در جلسات درمانی گروهی یا خانوادگی هم شرکت کنید. متأسفانه تاکنون هیچ نوع درمان دائمی برای OCD شناخته نشده است. در واقع فرد باید برای کنترل این عادت‌ها و اجبارها، داروهای مربوطه را مصرف کرده و یا روش‌های درمانی مربوطه را تمرین کند. در غیر این‌صورت علائم آن دوباره عود خواهد کرد.
منبع: thehealthsite 

وسواس را جدی بگیرید!

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ