صدای انتقاد درونی چیست؟

صدای انتقاد درونی یک الگوی جامع از افکار مخرب نسبت به خود و دیگران است. "صداها" و یا افکار ناخوشایند که این گفتگوی داخلی را تشکیل می دهند، ریشه بسیاری از رفتارهای خود تخریبی و ناسازگار ما هستند.

صدای انتقاد درونی یک الگوی جامع از افکار مخرب نسبت به خود و دیگران است. “صداها” و یا افکار ناخوشایند که این گفتگوی داخلی را تشکیل می دهند، ریشه بسیاری از رفتارهای خود تخریبی و ناسازگار ما هستند.

صدای انتقاد درونی یک توهم شنیداری نیست؛ درواقع آنها به عنوان افکاری در داخل  سر شما تجربه می شوند. این یک جریان افکار مخرب و منفعلانه است که افراد را از اقدام در مورد بهترین کار برای خود محروم می کند.

1 چگونه صدای انتقاد درونی ما را تحت تاثیر قرار می دهد؟

صدای انتقاد درونی یک دشمن داخلی است که می تواند بر هر جنبه ای از زندگی ما تأثیر بگذارد، از جمله عزت نفس و اعتماد به نفس ما، روابط شخصی و صمیمی ما، و عملکرد و دستاوردهای ما در محل تحصیل و کار. این افکار منفی به وسیله تضعیف احساسات مثبت ما در مورد خود و دیگران و تقویت خود انتقادی، درونی کردن بی اعتمادی، انکار خود، اعتیاد و عقب نشینی از فعالیت های هدایت شده ما را تحت تأثیر قرار می دهد.

2 برخی از نمونه های صداهای انتقاد درونی کدام است؟

برخی از صداهای رایج شامل افکاری مانند “تو احمقی”، “جذاب نیستی”، و یا “تومانند بقیه نیستی می باشد.

بعضی از مردم در مورد حرفه و کارشان صداهایی دارند مانند “شما هرگز موفق نخواهید شد، هیچ کس نمی فهمه که چقدر سخت کار می کنی” یا “تو تحت فشار بیش از حد هستی، نمی تونی این استرس را کنترل کنی“.

بسیاری از مردم در مورد ارتباطاتشان صداهایی را تجربه می کنند مانند “او واقعا به تو اهمیتی نمی ده”، “تو بهتر از خودت هستی” یا “آسیب پذیر نباش، فقط صدمه می بینی“.

3 این صداهای انتقاد درونی از کجا می آید؟

این صداهای درونی معمولا از تجربیات اولیه زندگی ما که درونی شده است و از طریق راه هایی که ما در مورد خودمان فکر می کنیم، می آیند. اغلب، بسیاری از این صداهای منفی از والدین یا مراقبین اولیه ما می آیند؛ به عنوان یک کودک، ما نگرش های منفی را که والدین ما نه تنها نسبت به فرزندان خود، بلکه نسبت به خودشان نیز دارند، انتخاب می کنیم.

صداهای ما همچنین می تواند از تعامل با همسالان و خواهران و برادران و یا بزرگسالان با نفوذ ما بیاید.

4 چگونه صدای انتقاد درونی، با وجدان فرق می کند؟

بسیاری از مردم فکر می کنند اگر گوش دادن به صدای انتقادی خود را متوقف کنند، ارتباط با وجدان خود را از دست می دهند. با این حال، صدای انتقاد درونی، یک راهنمای اخلاقی قابل اعتماد مانند وجدان نیست. برعکس، صدای انتقاد درونی، تحقیر و مجازات می کند و اغلب ما را به سمت تصمیم گیری های ناسالم می کشاند. این صداهای منفی تمایل دارند احساسات ما را از نفرت از خود، بدون انگیزه دادن به ما برای تغییر کیفیت های نا مطلوب و یا عمل به شیوه ای سازنده، افزایش دهند.

5 چگونه می توانم بر صدای انتقاد درونی غلبه کنم؟

به منظور به دست آوردن قدرت در این فرآیند فکری مخرب، ابتدا باید از آنچه صدای درونی شما به شما می گوید آگاه شوید، بنابراین می توانید جلوی آن را برای فنا کردن زندگی خود گرفته و آن را متوقف کنید.

برای شناسایی این مسیر، اگر به زمانی که به طور ناگهانی دارای خلق و خوی بد یا ناراحتی و لغزش دچار می شوید توجه داشته باشید مفید خواهد بود؛ اغلب این تغییرات منفی در احساسات، در نتیجه یک صدای انتقادی درونی است.

یک بار که این فرایند تفکر را شناسایی کرده و اقدامات منفی را که از آن حمایت می کند، مشخص کنید، شما می توانید کنترل صدای انتقاد درونی خود را با تصمیم گیری آگاهانه به گوش دادن یا گوش ندادن به آن، به دست بگیرید. در عوض شما می توانید اقداماتی را که به نفع شما است، انجام دهید.

همگی ما از این افکار و تردیدهای ناخوشایند که باعث افزایش نگرانی ما شده و عملکرد ما را در زمان های مختلف تحت تاثیر قرار می دهند، آگاهیم. با این حال، اکثر ما نمی دانیم که این خود انتقادی بی رحمانه و تمسخر آمیز از ضعف و تحقیر ما، تنها قله این کوه یخی است. آنها صرفا بخش های واضحتری از یک دشمن بزرگتری است که به خوبی در هر یک از ما مخفی شده و بر اعمال ما تأثیر می گذارد، و در دستیابی به اهداف شخصی و حرفه ای ما دخالت کرده و تاثیر کلی منفی بر زندگی ما دارد.

6 بودن برای خودت یا برعلیه خودت

همه ما در درون خودمان تقسیم شده ایم. از یک طرف، ما حفظ منافع شخصی داریم؛ ما دارای صفات و رفتارهایی هستیم که دوستشان داریم یا با آنها احساس راحتی می کنیم. ما تمایلات طبیعی برای رشد و توسعه و پیگیری اهداف شخصی و حرفه ای داریم، همانطور که تمایل به نزدیک بودن در روابط خود و جستجو برای معنی در زندگی داریم. این ویژگی ها همه چیزی را تشکیل می دهند که ما واقعا هستیم؛ آنها منعکس کننده یک بخش غیرقابل دفاع از شخصیت ما و یک دیدگاه دوستانه و دلسوزانه از خود ما است.

بخش مثبت ما شامل ویژگی های منحصر به فرد ما ، شامل توانایی ها و ویژگی های جسمی و خلق عاطفی ما،و همچنین ویژگی های مثبتی است که ما به طور طبیعی از والدینمان دریافت کرده ایم. در ابتدا به عنوان یک نتیجه از کیفیت و رفتار پرورش والدین و سایر نگرانی های ما، و عشق و مراقبت هایی که به ما نسبت می دهند، گسترده شده و رشد می کند.

سپس تحت تأثیر آنچه که ما می آموزیم، آنچه که ما لذت می بریم، و تجربیاتی که باعث رشد شخصیتی ما شده و آن را تسهیل می کند، قرار می گیرد.

این بخش منفی شخصیت ما است که با توسعه مداوم ما مخالف است. این صدا شامل افکار، عقاید و نگرش های منفی است که با بهترین منافع ما مخالف است و عزت نفس ما را کاهش می دهد. این بخش رفتارهای خودانکاری و خود تخریبی را تشویق می کند و به شدت آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. این بخش همچنین درباره دیگر افراد هشدار می دهد، نگرش های عصبانی و بدبینانه را نسبت به دیگران ایجاد کرده و یک تصویر منفی و بدبینانه از جهان ارائه می دهد. صدای انتقاد درونی برای هر شخص در درجه های مختلف وجود دارد. این صدا توانایی ما در تفسیر حوادث واقعی را تضعیف می کند؛ منجر به خلق و خوی منفی می شود و پیگیری رضایت و مفهوم زندگی ما را خراب می کند.

این اندیشه های داخلی ذهنی منجر به احساس بیگانگی و بیزاری می شود؛ احساس دوری از خودمان و دور شدن از آنهایی که دوستشان داریم. صدای انتقاد درونی یک توهم شنیداری نیست؛ آن را به عنوان یک سری اندیشه در درون سر خود تجربه می کنیم. اگر ما به نقطه نظر مخرب خود گوش کنیم و بر آنچه که به ما می گوید باور داشته باشیم، ما به چالش کشیده شده و در عوض بر آن عمل خواهیم کرد.

این فرایند در زندگی ما پیامدهای جدی منفی دارد. اگرچه اکثر ما از برخی جنبه های این صدای درونی آگاه هستند، اما بسیاری از افکار منفی ما هنوز در سطح ناخودآگاه وجود دارند. گاهی اوقات ممکن است ما متوجه آنچه صدای درونی به ما می گوید شده، در حالی که در زمان های دیگر، ممکن است این تفکرات منفی برای ما واضح نبوده و به سادگی آن را به عنوان یک تفکر درست بپذیریم. ما اغلب از تاثیر مخربی که این اندیشه ها در مورد احساسات، اعمال و کیفیت کلی زندگی ما دارند، آگاه نیستیم.

7 صدای انتقاد درونی، یک وجدان نیست

صدای انتقاد درونی یک وجدان یا یک راهنمای اخلاقی نیست. آنچه که صدای درونی را از وجدان بیشتر متمایز می کند، تحقیر آن و کیفیت مجازات آن است. لحن تلخ آن، به جای انگیزه دادن به ما برای تغییر اقدامات نامطلوب به شیوه ای سازنده، احساسات نفرت از خود را افزایش می دهد.

8 صدای انتقادی درونی خود را به چالش بکشید.

شما می توانید بر علیه صدای انتقادی درونی خود، قدرت را به دست بگیرید. هنگامی که از آنچه به شما می گوید آگاه شوید، می توانید آن را از زندگی خود خارج کنید. چالش این است که این عملیات مخفی درونی را شناسایی کرده و از بین ببریم. برای انجام این کار، باید در زمانی که در حالت بدی به خواب می روید یا ناراحت می شوید، مراقب باشید. بررسی کنید:

چه تغییری ایجاد شده است؟ چه اتفاقی افتاده و مهمتر از همه، پس از آن اتفاق، چه چیزهایی به خودتان گفتید؟ این واقعیت که خلق و خوی شما از احساس خوشحالی یا آرامش، به احساس خستگی یا تحریک پذیری تبدیل می شود، احتمالا نشانه ای از این است که شما از طریق صدای انتقادی درونی آن رویداد را تفسیر می کنید. حالا که شما فهمیده اید که صدای درونی شما در حال انتقاد از شماست، سعی می کنید چه کار کنید؟ وقتی که اقدامات مورد نظرتان را بطور دقیق مشخص می کنید، می توانید بر صدای انتقادی درونی خود کنترل داشته باشید.

شما می توانید به صورت آگاهانه تصمیم بگیرید که اقداماتی علیه دستورات صدای انتقادی درونی خود انجام دهید، در نتیجه به نفع و با تمایل خود عمل می کنید.

9 در سمت درست خود باقی مانده و به صدای داخلی انتقادی خود گوش ندهید.

توازن و تعادل بین دو طرف مختلف ما بسیار ظریف است و می توان به راحتی برروی طرف دیگر آن قرار گرفت. با این حال، ما نیازی به قربانی کردن حالات خود نداریم، زیرا آنها بین احساسات مثبت و منفی ما نسبت به خودمان به عقب و جلو در حرکت هستند. با شناسایی صدای انتقادی درونی و نقش آن در حمایت از خود منفی ما، می توانیم برعلیه آن اقدام کرده و به طور قابل توجهی زندگی خودمان را تغییر دهیم. ما می توانیم نگرش هایی را که مخالف بهترین منافع ما بوده و اعتماد به نفس ما را کاهش می دهند، رد کنیم.

ما می توانیم رفتار خود شکست خورده و خود تخریبی را متوقف کنیم. ما نمی توانیم آن نگرش های عصبانی و بدبینانه نسبت به دیگران، که ما را در برابر مردم قرار می دهد، تحمل کنیم.

همانطور که خودتان را از زیر سلطه صدای انتقادی درونی خود رها می کنید، آزادانه درگیر جستجوی رضایت و معنا در زندگی خواهید بود. شما با خودتان و با افرادی که دوستشان دارید رابطه نزدیکی ایجاد کرده و در صلح و صفا باقی می مانید. آن وقت است که شما از یک دیدگاه دلسوزانه درمورد جهان و یک دیدگاه خوش بینانه در مورد زندگی لذت خواهید برد.

برگردان: سیما آزاد فلاح

10 اختلال شخصیتی که فکرش را نمیکردید بیماری باشد!

 

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ