من وهمسرم 6 ماه است که ازدواج کرده ایم و در این 6 ماه من نتوانسته ام از رابطه جنسی مان هیچ لذتی ببرم واقعا نمی دانم چه باید بکنم همسرم هم درمانده شده همه اش صبر کردیم و فکر کردیم کم کم درست می شود اما هیچ تغییری ایجاد شده هردو خیلی ناراحتیم اما اصلا باید به چه کسی مراجعه کنیم و چه باید بگوییم؟ این مشکل من است یا خیلی ها این مشکل را دارند؟

من وهمسرم 6 ماه است که ازدواج کرده ایم و در این 6 ماه من نتوانسته ام از رابطه جنسی مان هیچ لذتی ببرم واقعا نمی دانم چه باید بکنم همسرم هم درمانده شده همه اش صبر کردیم و فکر کردیم کم کم درست می شود اما هیچ تغییری ایجاد شده هردو خیلی ناراحتیم اما اصلا باید به چه کسی مراجعه کنیم و چه باید بگوییم؟ این مشکل من است یا خیلی ها این مشکل را دارند؟

پاسخ:

دوست عزیز، بگذارید خاطره ای نقل کنم.  زمانی که در کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد، مشغول بودم، یکی از مراجعانم خانم دکتری بود ساکن کانادا، که بیش از 10 سال از زندگی مشترکشان می گذشت. تنها آمده بود و می گفت قرار بوده همسرش هم باشد ولی گفته کار دارد و نمی تواند بیاید. روابطشان بسیار سست شده بود و تا به حال دو بار تصمیم به جدایی گرفته بودند و هر بار به دلیلی منصرف شده بودند. از مشکل اصلی و علت مراجعه شان بگذریم؛ ولی نکته جالب این بود که مشکل، که تقریبا از ابتدای ازدواج وجود داشت، بیش از 10 سال طول کشیده بود و این اولین بار بود که به یک مشاور مراجعه می کردند. اینکه در یک خانواده تحصیلکرده و سطح بالا از نظر فرهنگی و اجتماعی و حتی اقتصادی، در کشوری که برخلاف کشور ما، دسترسی به مشاوران سلامت جنسی بسیار ساده تر است، یک مشکل 10 سال طول بکشد و  آنها کاری نکنند، عجیب بود.این سندرم «فراموشی آگاهانه» مسایلی که ما را آزار می دهند، البته سندرم شایعی است. مخصوصا خیلی از زوج ها به آن مبتلایند. خیلی ها «همین است که هست!» مهم ترین فلسفه زندگی مشترکشان است. صبوری البته جای خودش را دارد. اما اگر در برابر آنچه که ما را به قدری از زندگی دلسرد می کند که به بی راهه می رویم، کاری نکنیم و منتظر بمانیم که همه چیز را زمان حل کند، منطقی نیست. باید (تاکید می کنم که: باید) مساله را به صورت حضوری با مشاور در میان بگذارید. موفق باشید.      

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی الو دکتر