دخالت خانواده‌های سنتی در ازدواج فرزندان چه نتایجی را در بر دارد؟

zahra
. معمولاً پدر و مادر در این شرایط احساس می‌کنند کنار گذاشته‌شده‌اند و فرزندشان به آنها اهمیت چندانی نمی‌دهد و از طرف دیگر هم نگران بچه‌های‌شان هستند

به تازگی ارتباط دختر و پسر و زوجین قبل از ازدواج برای آشنایی بیشتر از طریق خودشان است یعنی از قالب سنتی بیرون آمده و بچهها بیشتر ترجیح میدهند خودشان انتخابکننده فرد مناسب برای ازدواج باشند، میتوان گفت به همین نسبت مخالفت خانوادهها بیشتر شده است. بهنظر دلیلش این است که تا قبل از این، خانواده بود که برای ازدواج جوان، انتخاب میکرد و تصمیم میگرفت و در واقع نقش اصلی با پدر و مادر بوده  و حتی گاهی اطرافیان یعنی خاله و عمو و عمه و… اما این روزها این نقش تغییر کردهاست و دیگر از طرف بچهها پدر و مادر جزو این بازی محسوب نمیشوند یعنی مناسبات و ارزشهای بچهها در این سالهای اخیر تغییر کرده است، آنها میگویند چندان به خواستگاریهای سنتی تمایلی ندارند و دلیل این امر این است که از یک طرف بچهها متوجه شدهاند برای ازدواج نیاز به شناخت بیشتر دارند و از طرف دیگر هم احساس استقلال طلبی بیشتری میکنند، در نتیجه در خانواده بهدلیل در مقابل هم قرار گرفتن دو تفکر متفاوت، اختلاف بهوجود میآید. یکی تفکر سنتی پدر و مادر که جایگاه خود را به حق بسیار مهم میدانند و خودشان را کاملا بهعنوان تصمیمگیرنده میشناسند و دیگری تفکر بچهها که میگویند این زندگی ماست پس خودمان باید تصمیم بگیریم و در نهایت در خانواده بحث و جدل و شاید هم دعوا و درگیری پیش آید. معمولاً پدر و مادر در این شرایط احساس میکنند کنار گذاشتهشدهاند و فرزندشان به آنها اهمیت چندانی نمیدهد و از طرف دیگر هم نگران بچههایشان هستند، این نگرانی منجر به رفتارهایی میشود که بچهها را از پدر و مادر دور میکند و در واقع والدین به جای حل مسئله در احساسیگیر میکنند که می‌توان اسم آن را  راه حل هیجان مدار (در مقابل راهحل مسئله مدار) گذاشت که سراسر عشق و علاقه است اما چون با احساس و هیجانشان میخواهند مسئله را حل کنند متاسفانه نتایج مثبتی برایشان ندارد.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ