عجیب ترین شغل جدید دختران زیبا!

faateme1366
«به چند دختر جوان جهت دکور جشن ها نیازمندیم» این آگهی این روزها در فضای مجازی و حتی واقعی وجود دارد و اتفاقا طرفداران خود را پیدا کرده است.

دختربچه ای در پیراهن یکی از پرنسس‌های کارتونی با موهای درست شده، تاجی بر سر و گریمی شبیه به همان شخصیت، جایی در مرکز توجه یک جشن تولد ایستاده و آهسته با ریتم موزیک تکان می خورد. پیراهنی که به تن دارد، بخشی از آرزوهای کودکانه اوست که محقق شده و از نگاه تحسین آمیز بقیه غرق در لذت است. لبخند به لب دارد و برف شادی را که توی هوا پخش می‌کنند، با لذت به مادرش که کمی دورتر ایستاده نگاه می کند. مادرش به او گفته که زیباست و قرار است عکس‌های او در این لباس‌ها در فضای مجازی قرار بگیرد و به زودی همه او را خواهند شناخت. دختربچه‌های دیگری مانند او نیز در لباس‌های متفاوت کارتونی حضور دارند. مراسم مربوط به جشن تولد دخترکی است که والدینش به تمامی سعی کرده اند هر آنچه را که دیگران نمی توانند داشته باشند، برای این بچه مهیا کنند. دخترک شمع‌های تولدش را فوت می‌کند و پرنسس‌ها برایش دست می زنند. پدیده «پرنسس‌های دکوری» جدیدترین ارمغان شبکه های مجازی است. استفاده از دختران کوچک به عنوان دکور جشن تولدها، تنها یک روی این موضوع است و روی دیگر آن، دختران جوانی هستند که به عنوان دکور مهمان‌ها استفاده می‌شوند و این روزها حتی تبلیغات و آگهی‌های آن را شاهد هستیم. شرکت‌هایی وجود دارند که صاحبان جشن‌هایی را که اغلب دنبال کنندگان بسیاری در فضای مجازی دارند به دختران دکوری وصل می کنند و با دریافت مبلغ کمتر، از صاحبان جشن می‌خواهند که عکس‌های جشن را با حضور این دختران به تمامی در صفحات خود قرار دهند تا تبلیغ شایسته ای برای این شرکت‌ها و این افراد انجام داده باشند. از شکاف طبقاتی عمیقی که تک تک این عکس‌ها به بینندگان عادی آن القا می کند، نمی‌توان چشم‌پوشی کرد. حتی حضور پرنسس ها در کنار دختر بچه ای که صاحب تولد است، لبریز از فاصله طبقاتی است. کودکانی که تفاوت خود را با صاحب جشن نمی دانند و تنها از اینکه لباس شخصیت کارتونی محبوب‌شان را به تن دارند و بقیه نگاه‌شان می‌کنند، لذت می‌برند. نمی دانند که با مبالغی گاه کمتر از200 هزار تومان اجاره شده‌اند تا برای یک شب، نقش دکور جشن تولد دختری همسن خود را به عهده داشته باشند.

دختران زیبا در تیررس!

«به چند دختر جوان جهت دکور جشن ها نیازمندیم». این آگهی، این روزها در فضای مجازی و حتی واقعی وجود دارد و طرفداران خود را پیدا کرده است. یعنی علاوه بر دختربچه ها در نقش پرنسس، دختران جوان زیادی نیز هستند که این بار می دانند قرار است دکور جشن افراد ثروتمند باشند و با این حال می پذیرند. آن ها اغلب زیبا هستند اما صاحب تخصص نیستند یا اگر باشند برای آن بازار کار مناسبی نیافته اند؛یا اینکه کم سن و سال تر از آن هستند که بازار خراب کسب و کار در ایران را تجربه کرده باشند. آن‌ها جوان، زیبا و آرزومند هستند و تحقق این آرزوها را از جایی آغاز می‌کنند که ملاک آن، همان زیبایی و دکوری بودن است. تجمل گرایی در مراسم های ایرانی این روزها به اوج خود رسیده و افراد برای اینکه بهترین باشند، هر بار دست به ابتکار تازه ای می زنند. در این بین آسیب های اجتماعی این پدیده‌ها، هنوز روی خود را به جامعه نشان نداده است اما جامعه شناسان نسبت به آینده احساس نگرانی می‌کنند. «علیرضا شرفی یزدی» جامعه شناس با اشاره به اینکه نظام سرمایه‌داری ایران نیز به سمت استفاده از زنان به عنوان ابزار در حرکت است، گفت: «سرمایه داری در ایران خود را به اشکال مختلف نشان می‌دهد ویکی ازاین موارد همین دکور کردن دختران زیباست. این آسیب فقط مختص کشور ما نیست اما در ایران تازه به شکل عمومی رواج یافت و آن نیز به دلیل شیوع استفاده از شبکه های مجازی به‌عنوان محل تبلیغات است». شریفی یزدی معتقد است در تمام جوامع و به خصوص جامعه سنتی ایران که تازه به سمت مدرنیته حرکت کرده است، وقتی از دختری جوان به عنوان دکور استفاده می شود و گروهی او را می بینند، به طورحتم پیشنهادهای دیگری با قیمت های بالاتر به او ارائه می‌دهند. مانند اتفاقی که در برخی کشورهای حاشیه خلیج‌فارس برای دختران ایرانی می افتد.

ناآگاهی والدین و کودک آزاری

وضعیت اقتصادی ایران در سال‌های گذشته و امتداد آن در سال‌های کنونی، در کنار شیوع ناگهانی تب فضای مجازی و کسب درآمد از آن باعث شده که خانواده‌ها گاهی از هر پیشنهادی که در مسیرشان قرار بگیرد، استقبال کنند. حتی اگر استفاده از کودکان یا دختران جوان‌شان به عنوان دکور جشن ها باشد. این خانواده‌ها حتی گمان می‌کنند که در حال ساخت آینده فرزندان‌شان هستند و در سال‌های آتی، آن ها نه تنها معروف که از نظر مالی تامین خواهند بود. خانواده اغلب در این زمینه ناآگاه هستند اما شریفی یزدی معتقد است که چنین کاری مصداق بارز کودک آزاری از طرف پدر، مادر، یا هر شخصی به شمار‌می‌رود که متولی چنین برنامه‌هایی است. این کودکان در کانون توجه قرار می گیرند و در بلند مدت، همیشه به این نیاز دارند که نفر اول جمع باشند. اگر به هر دلیلی این اتفاق نیفتد دچار ناکامی، اضطراب، خشونت و پرخاشگری خواهند شدو اغلب انزوای شدید را تجربه می کنند و روابط عاطفی و خانوادگی‌شان دچار خدشه می‌شود. دختران جوانی که به عنوان دکور مشغول به کار می شوند از زیبایی بهره مند هستند اما دختر بچه ها در آینده به دلیل تغییراتی که در چهره و فیزیک‌شان ایجاد می‌شود و حتی تغییر در بازاری که این بچه ها فقط به این شکل کار کردن در آن را آموخته اند، امکان سرخوردگی و ناکامی و پوچ گرایی بسیار خواهند داشت.ایجاد فضای کاذب، داوم نیاوردن این فضا و تجربه شکست سنگین، می‌تواند عنوان نوجوانی و جوانی آن ها را تحت تاثیر جدی قرار دهد؛ چرا که اولین چیزی که به او آموخته شده، مقایسه کردن و مسابقه دادن است. مسابقه ای که همیشه باید برنده باشد و شکست منجر به مقصر جلوه دادن دیگران در این کودک خواهد شد. این کودک ابتدا اعتماد به نفس کاذب پیدا می کند، بعد این اعتماد به نفس می شکند . لازم است برخورد جدی حقوقی قانونی با این پدیده داشته باشیم.

خروجی نظام آموزشی کشور!

آسیب های این شغل کاذب برای زنان و دختران جوان سریع تر اتفاق خواهد افتاد. آن‌ها مرحله کودکی و نوجوانی را بدون مرکز توجه بودن طی کرده و اغلب انواع مشکلات اقتصادی را به خصوص در بازار کار ایران تجربه کرده اند و از پیشنهاد‌هایی مانند قرار گرفتن به عنوان دکور و استفاده اززیبایی شا ن و دریافت حقوقی خوب استقبال خواهند کرد. به تنگ آمدن از فضای اقتصادی و دنبال کردن آرزوها در فضایی که برای پرداخت پول به آن ها خساست به خرج نمی‌دهد، آن لحظه حکم تحقق تمام آنچه را از زندگی می‌خواهند،خواهد داشت. اما شریفی یزدی در این باره می گوید که بخش زیادی از این دختران ناخواسته و آرام جذب جاهایی می‌شوند که روزاول به مخیله‌شان نمی‌رسیده است و اگر روز اول به آن‌ها اخطار بدهید، به‌طوریقین با برخورد تندی مواجه خواهید شد. اما در این فضا قرار می گیرند و رفته رفته برای‌شان سهل خواهد شد. این جامعه شناس می‌گوید که ریشه تمام این مشکلات را باید در نظام آموزشی جست و جو کرد. حال مدارس ما خوب نیست. آموزش و پرورش 16هزار ساعت وقت بچه ها را می‌گیرد و خروجی آن چنین معضلاتی است.

بیش توجهی و عواقب آن

«حسن عماری» روانشناس اجتماعی معتقد است که از این کودکان یا دختران جوان در فضای مجازی تندیس ساخته شده است. تندیس آن چیزی است که در ساخت آن نقش خاصی نداشته‌اید اما به واسطه آن به شما نگاه می‌کنند. این روزها اینستاگرام، همان فضایی است که تندیس‌های اجتماعی را تقویت ونقش اجتماعی را کمرنگ می کند. هویتی را تحت تاثیر نگاه دیگران به تو القا می‌کند و اگر به واسطه این رفتارهای تبلیغی برای فرد هویت بسازیم او دچار چالش می‌شود. این بچه ها به مرکز توجه بودن عادت می کنند و هویت القا شده ای خواهند داشت که تلاشی برای ساخت آن صورت نگرفته است و به‌حتم ماندگار نخواهد بود. آنچه مسلم است بیش توجهی به این افراد چه کودک و چه بزرگسال، بازگشت به زندگی عادی و مسیر طبیعی را برای این افراد سخت و حتی غیر قابل باز گشت می‌کند. آن ها به توجه و کسب درآمد از راهی که زیبایی نام دارد، عادت کرده‌اند. قرار گرفتن در جایگاه یک شغل عادی یا داشتن شأن اجتماعی به واسطه تخصص و تجربه در یک کار برای آن‌ها معنای چندانی نخواهد داشت یا اگر ممکن باشد، عده کمی را در برمی‌گیرد. باید دید ایران با آینده دختران دکوری و کودکانی که شهرت زودرس را تجربه می کنند، چه خواهد کرد؟

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ