از کجا بفهمیم فردی مبتلا به اختلال دوقطبی است؟!+درمان

faateme1366
بررسی وزارت بهداشت نشان می‌دهد که در چند سال اخیر، بیماری‌ها و اختلالات روانی در میان ایرانی‌ها رو به افزایش است که یک درصد از این اختلالات در زمره انواع شدید به‌شمار می‌رود و اسکیزوفرنی، اختلالات دوقطبی و جنون ازجمله اختلالات شدید روانی عنوان می‌شود.

البته شایان ذکر است میزان شیوع اختلالات روانی شدید در ایران با آمارهای جهانی تفاوتی ندارد اما اختلالات روانی همچون افسردگی و اضطراب که درحال‌حاضر مهم‌ترین و شایع‌ترین اختلالات روانی در کشور بوده، نسبت به برخی جوامع در صدر است که در بین زنان شایع‌تر است اما درمورد اختلالات شدید، اختلال دوقطبی شایع‌ترین اختلال درحال‌حاضر در جامعه کنونی ماست. این اختلال، نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است که افراد مبتلا به آن دچار تغییرات شدید خلق می‌شوند. شروع بیماری معمولا با دوره‌ای از افسردگی است و پس از آن یک یا چند دوره افسردگی، دوره شیدایی بارز می‌شود. در هر صورت این اختلال یک ناراحتی با شیوع زیاد است و افراد زیادی را در تمام دنیا ازجمله ایران رنج می‌دهد اما خبرهای خوبی هم وجود دارد؛ اینکه اختلال مذکور قابل درمان است و افرادی که مبتلا به این بیماری هستند، می‌توانند زندگی خوب و سازنده‌ای داشته باشند. این اختلال یک بیماری درازمدت است؛ بنابراین درمانی طولانی‌مدت را می‌طلبد.

اختلال دوقطبی می‌تواند بسیار نوسان‌دار باشد درنتیجه ممکن است نوع درمان به‌طور مرتب عوض شود. درمان آن گاهی ضدافسردگی است و گاهی ضدشیدایی. آسیبی که این بیماری در زندگی انسان بر پیکره جسمی، روانی، اجتماعی و فرهنگی بر او وارد می‌کند، بسیار شدیدتر از بیماری‌های جسمی دیگر است. ازاین‌رو، با دکتر گوهر یسنا انزانی، روان‌درمانگر درمورد انواع اختلالات دوقطبی، نشانه‌ها، راه‌های تشخیص و درمان آن گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

اکثر افراد، اختلال دوقطبی را همان افسردگی در حالت شدید‌ترش می‌دانند؛ وجه‌تمایز آن را توضیح می‌دهید؟

اختلال دوقطبی در گذشته‌ای نه‌چندان دور جزء شاخه‌ای از افسردگی شناخته می‌شد اما جدیدا از اختلال‌های افسردگی جدا شده و بین طیف بیماری‌های اسکیزوفرنی و سایر اختلال‌های روان‌پریشی و اختلالات افسردگی گذاشته شده که این نوع دسته‌بندی، مؤید جایگاه آنها به‌عنوان پل میان این دو طبقه تشخیصی به‌لحاظ نشانه‌شناسی، پیشینه خانوادگی و ژنتیک است. ازاین‌رو، همان‌طور که اشاره کردید، هنوز افراد فکر می‌کنند وقتی ما به کسی می‌گوییم اختلال دوقطبی دارد یعنی افسرده است. در ابتدا باید گفت اختلال دوقطبی شامل اختلال دوقطبی نوع یک، نوع دو، ناشی از سوءمصرف مواد و ناشی از عارضه‌های جسمانی است.
ملاک‌های تشخیصی اختلال دوقطبی نوع یک، برداشت جدیدی از از اختلال شیدایی- افسردگی Manic- Depressive (مانیک- دپرسیو) کلاسیک یا روان‌پریشی عاطفی Affective Psychosis توصیف‌شده در قرن 19 میلادی است و فقط این تفاوت را با نوع کلاسیک دارد که لزوما نباید روان‌پریشی و یک دوره افسردگی عمده در طول زندگی تجربه شود. باوجوداین، اکثر افرادی که نشانه‌هایشان با ملاک‌های یک دوره نشانگانی Syndromd Episode شیدایی کامل مطابقت دارد، دوره افسردگی عمده را نیز تجربه می‌کنند. در اختلال دوقطبی نوع دوم، فرد یک دوره افسردگی عمده و یک دوره شیدایی خفیف Hypomanic را در طول زندگی بروز می‌دهد که این اختلال خفیف‌تر از اختلال دوقطبی نوع اول نیست بلکه برعکس شدید‌تر هم است زیرا بیمار در دوران افسردگی به سر می‌برد و همچنین ناپایداری خلقی فرد مبتلا به نوع دوم معمولا با نقص جدی در کارکرد شغلی و اجتماعی همراه است.

برای تشخیص اختلال دوقطبی از چه نشانه‌هایی باید کمک گرفت؟

در ابتدا باید متذکر شد که اختلال دوقطبی همان‌طور که گفتم چند نوع است که هرکدام از آنها به‌‌‌شدت بلکه تا حدی با یکدیگر متمایز هستند و مهم‌ترین آنها اختلال نوع یک و نوع دو است پس برای تشخیص و نشانه‌های آن باید هر دو نوع اختلال دوقطبی را شناخت.
اختلال دوقطبی نوع یک: برای مطرح‌کردن تشخیص اختلال باید ملاک‌های زیر در یک دوره شیدایی وجود داشته باشند:

دوره شیدایی:
الف) دوره مشخصی از خلق سرخوشElevated Mood، مهارگسیخته Expansive Mood یا تحریک‌پذیر Irritable Mood، پایدار نابهنجار و افزایش پایدار یا نابهنجار فعالیت هدفمند یا سرشار از انرژی که حداقل یک هفته، تقریبا هر روز و بیشتر اوقات روز طول بکشد.
ب) در دوره آشفتگی خلقی Mood Disturbance سه نشانه یا بیشتر از نشانه‌های زیر به‌طور چشمگیر وجود دارد: افزایش عزت‌نفس یا خودبزرگ‌پنداری، کاهش خواب و سرحال‌بودن فقط با سه ساعت خوابیدن، پرحرفی بیش از حد، پرش افکار، حواس‌پرتی، افزایش فعالیت‌های هدفمند یا بی‌قراری روانی- حرکتی و پرداختن به فعالیت‌هایی که پیامدهای ناگوار دارد (ولخرجی، بی‌بندوباری جنسی و…)
ج) آشفتگی خلقی آن‌قدر شدیدی می‌شود که کارکرد اجتماعی و شغلی مختل شده و گاه نیاز به بستری‌کردن دارد.
برای مطرح‌کردن اختلال دوقطبی نوع یک، دست‌کم یک دوره شیدایی در طول زندگی ضروری است.
منظور از شیدایی که در این اختلال نام می‌برید را برای مخاطبان توضیح می‌دهید؟
شیدایی یا مانیا عکس افسردگی است و درواقع در این نوع بیماری خلق فرد بسیار شاد است. ویژگی‌های آن شامل بی‌قراری، افزایش انرژی و میزان فعالیت، خلق خیلی بالا و احساس نشاط شدید همراه با حس خودبزرگ‌بینی، تحریک‌پذیری مفرط، مسابقه افکار پریدن از موضوعی به موضوع دیگر، صحبت‌کردن با سرعت بسیار بالا، اعتقادات غیر‌واقعی درمورد توانمندی‌ها و قدرت فرد، قضاوت ضعیف، ولخرجی، سوءمصرف الکل و داروهای خواب‌آور، رفتار متفاوت از حالت معمول که مدتی طولانی ادامه داشته باشد، کاهش نیاز به خواب و درنهایت انکار تمام مسائل گفته‌شده و مشکلات ناشی از آن.

یک دوره شیدایی خفیف که در اختلال دوقطبی یک به آن اشاره کردید، چه نشانه‌هایی را دربرمی‌گیرد؟

دوره شیدایی خفیف:
الف) وجود دوره زمانی مشخص از خلق سرخوش، مهارگسیخته یا تحریک‌پذیر پایدار نابهنجار و افزایش نابهنجار و پایدار فعالیت هدفمند یا سرشار از انرژی که حداقل چهار روز متوالی، هر روز و بیشتر اوقات در روز طول بکشد.
ب) طی دوره آشفتگی خلقی و افزایش انرژی چندین مورد از نشانه‌های زیر به‌طور قابل‌ملاحظه باید وجود داشته باشد: افزایش خودبزرگ‌پنداری، کاهش نیاز به خواب، پرحرفی، حواس‌پرتی و… .
ج) این دوره با تغییر مشخص در کارکردها همراه است.
د) دیگران متوجه این آشفتگی می‌شوند.
هـ) این دوره آن‌قدر شدید نیست که کارکرد را مختل ‌کند یا نیاز به بستری باشد.
و) این دوره به‌خاطر سوء‌مصرف مواد نیست.
بعد از دوره شیدایی، فرد مبتلا حتما باید یک دوره افسردگی عمده را نیز بگذراند.
دوره افسردگی عمده:
الف) وجود پنج روز یا بیشتر از آن در دوره‌ای 15روزه حداقل یکی از نشانه‌های خلق افسرده یا ازدست‌دادن علاقه و لذت را داشته باشد:
-‌ وجود خلق افسرده در بخش عمده‌ای از روز و تقریبا همه‌روزه
– کاهش چشمگیر علاقه یا لذت به همه موارد یا تقریبا همه فعالیت‌ها
– کاهش چشمگیر وزن بدون رژیم
– بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی زیاد
– بی‌قراری یا کندی روانی و حرکتی
– خستگی مفرط Fatigue
– احساس بی‌ارزشی worthlessness یا احساس گناه افراطی
– کاهش توانایی تفکر یا تمرکز و بی‌تصمیمی
– افکار عود‌کننده درباره مرگ یا خودکشی و اقدام به خودکشی
ب) این نشانه‌ها موجب آشفتگی و نقص در کارکرد شغلی و اجتماعی نشود.
ج) این نشانه‌ها به علت عارضه جسمی یا مصرف مواد نباشد.

افراد مبتلا به دوقطبی نوع یک چه زمانی متوجه می‌شوند که بیمار هستند؟

افراد اغلب در دوره شیدایی متوجه نیستند که بیمارند و نیاز به درمان دارند. ممکن است لباس، آرایش و ظاهرشان را تغییر دهند. در برخی افراد حس بویایی، شنوایی و… حساس‌تر می‌شود و گاهی رفتارهای ضداجتماعی در دوره شیدایی دیده می‌شود. همچنین امکان دارد خلق به‌سرعت به خشم یا افسردگی و ناامیدی تغییر یابد. این اختلال بنابر تعاریف انجمن روان‌پزشکی آمریکا 0,6 درصد بوده و در زنان نیز بیشتر مشاهده شده است. میانگین سن آغاز نخستین دوره شیدایی از نوع شیدایی خفیف یا افسردگی عمیق 18 سال بوده و این اختلال ممکن است حتی در 60 یا 70 سالگی نیز آغاز شود. برای همین تا حدودی در ابتدا سخت بوده تا فرد متوجه شود دچار اختلال شده است.

در شکل‌گیری این اختلال چه عوامل خطر‌سازی نقش دارند؟

عوامل محیطی: این اختلال در کشور‌هایی با درآمد بالا شایع‌تر است. همچنین در میان افرادی که طلاق گرفته‌اند بیشتر دیده می‌شود تا افراد متأهل و مجرد.
عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک: خویشاوندان بزرگسال مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک و دو به‌طور متوسط 10 برابر بیشتر در معرض خطرند.
عوامل تغییردهنده روند: پس از ظاهرشدن یک دوره شیدایی با ویژگی‌های روان‌پریشی، دوره شیدایی با ویژگی‌های روان‌پریشی خواهد بود.

آیا فکر به خودکشی یا اقدام به آن در این بیماران نوع یک دیده می‌شود؟

بله خطر خودکشی این مبتلایان 15 برابر افراد عادی است.
اگر درزمینه اختلال دوقطبی نوع یک، بحثی نمانده، به سراغ اختلال دوقطبی نوع دوم برویم.
برای تشخیص اختلال دوقطبی باید ملاک‌های زیر درمورد دوره شیدایی خفیف جاری یا گذشته و ملاک‌های زیر درمورد دوره افسردگی عمده جاری و گذشته برآورده شده باشد. ما در این اختلال هم باز شیدایی خفیف و افسردگی عمده داریم.

دوره شیدایی خفیف:
الف) وجود دوره مشخص از خلق سرخوش مهارگسیخته یا تحریک‌پذیر پایدار نابهنجار و افزایش نابهنجار و پایدار فعالیت‌های هدفمند سرشار از انرژی که هر روز و در بیشتر اوقات دیده می‌شود.
ب) طی دوره، آشفتگی خلقی و افزایش انرژی سه مورد از نشانه‌هایی که پیش‌تر به آن اشاره کردم مانند افزایش عزت‌نفس، پرحرفی، پرش افکار، حواس‌ پرتی و… دیده شود.
ج) این دوره با تغییر مشخص در کارکرد همراه است.
د) آشفتگی خلقی توسط دیگران نیز قابل‌مشاهده است.
هـ) در این دوره، کارکردهای فرد چندان مختل نمی‌شود.

دوره افسردگی عمده:
الف) وجود پنج مورد بیشتر در دوره دو هفته‌ای که حاکی از تغییر در کارکردهای قبلی فرد است مانند بی‌خوابی یا خواب‌آلودگی زیاد، خستگی مفرط یا ازدست‌دادن انرژی، احساس بی‌ارزشی، کاهش تفکر، تمرکز و… .
ب) این نشانه‌ها از نظر بالینی موجب ناراحتی و نقص در عملکرد فرد می‌شود.
ج) این دوره ناشی از اثر موادمخدر یا عارضه جسمی نیست.
مشخصه اختلال دوقطبی نوع دوم، روند بالینی دوره‌های خلقی برگشت‌کننده شامل یک یا چند دوره افسردگی و دست‌کم یک دوره شیدایی خفیف است.

ویژگی خاص اختلال دوقطبی نوع دوم چیست؟

ویژگی عمومی این نوع اختلال تکانشگری است که می‌تواند در اقدام به خودکشی و اختلال‌های مصرف مواد نقش داشته باشد. در برخی مبتلایان خلاقیت افزایش می‌یابد. شیوع 12 ماهه این بیماری در سطح بین‌الملل 0,3 درصد است. اگرچه این اختلال ممکن است در اواخر نوجوانی و در سراسر دوره بزرگسالی آغاز شود ولی میانگین شروع آن اواسط دهه 20 سالگی است. این بیماری‌ها معمولا با افسردگی شروع می‌شود و تا زمانی که دوره شیدایی خفیف رخ ندهد، به‌عنوان اختلال دوقطبی تشخیص داده نمی‌شود. فاصله بین دوره‌های خلقی در روند اختلال قطبی نوع دوم با افزایش سن کاهش می‌یابد.

چه عواملی باعث شکل‌گیری این نوع اختلال می‌شوند؟

عوامل ژنتیک و فیزیولوژیک: خطر ابتلا به این اختلال در خویشاوندان افرادی که اختلال دوقطبی نوع دوم دارند، بیشتر از افرادی است که به اختلال نوع یک آن مبتلا هستند.
عوامل تغییردهنده روند: احتمال برگشت به سطح قبل کارکرد اجتماعی در افراد جوان‌تر و با افسردگی نه‌چندان شدید در این بیماری بیشتر است. تحصیلات بالاتر، طول مدت کمتر بیماری و متأهل‌بودن با بهبود کارکردی مبتلایان به اختلال دوقطبی رابطه دارد. همچنین به نظر می‌رسد این اختلال در خانم‌ها بیشتر است. دوقطبی نوع دوم با خطر خودکشی بالایی همراه بوده و حدود یک‌سوم افراد دچار این اختلال، پیشینه اقدام به خودکشی در طول زندگی‌شان گزارش شده است.

کسی که اختلال دوقطبی دارد ممکن است دچار سایر بیماری‌های روانی باشد؟

بله البته در اختلال دوقطبی نوع دوم، این قضیه دیده می‌شود. این اختلال معمولا با یک یا چند بیماری روانی همایند، به‌ویژه اختلال اضطرابی رابطه دارد و حدود 60 درصد مبتلایان دارای سه یا بیشتر از سه مورد اختلال هستند.

با توجه به گفته‌هایتان، گویا ما اختلال دوقطبی ناشی از مواد هم داریم؟

بله و اتفاقا فصل مهمی از اختلال دوقطبی را دربرمی‌گیرد.

ملاک‌های تشخیص آن از سایر اختلالات دوقطبی چیست؟

باید به چندین مورد اشاره کرد ازجمله آشفتگی چشمگیر و پایدار خلق همراه با خلق سرخوش، مهارگسیخته یا تحریک‌پذیر، همراه با خلق افسرده یا بدون آن یا کاهش چشمگیر علاقه و لذت در تمام فعالیت‌ها. وجود شواهدی از پیشینه، معاینه بدنی یا یافته‌های آزمایشگاهی.
شواهد حاکی از اختلال دوقطبی ناشی از سوءمصرف مواد ممکن است شامل مواردی همچون مقدم‌بودن نشانه‌ها بر آغاز مصرف مواد، تداوم نشانه‌ها برای مدتی مثلا یک ماه پس از پایان ترک مواد باشد.

ویژگی‌های این اختلال را توضیح می‌دهید؟

این اختلال از لحاظ بالینی موجب آشفتگی یا نقص قابل‌توجه در کارکرد اجتماعی و حرفه‌ای می‌شود. ویژگی‌های تشخیصی اختلال دوقطبی و مرتبط ناشی از مواد، اصولا همان ویژگی‌های شیدایی، شیدایی خفیف یا افسردگی است. یک استثنای مهم در این اختلال، شیدایی خفیف است که پس از مصرف داروی ضدافسردگی و درمان‌های دیگر رخ می‌دهد و فراتر از اثرات فیزیولوژیک یک دارو تدوام می‌یابد. رابطه علّی مصرف داروهای روانگردان یا موادی که سوءمصرف می‌شوند، مهم‌ترین متغییر مشخص‌شده در این اختلال است. این داروها شامل طبقه لوک‌ها، فن سایکلدین و استروئیدها می‌شوند.

شما در صحبت‌هایتان نیز اشاره‌ای به اختلال دوقطبی مرتبط ناشی از عوارض جسمانی هم کردید. این اختلال چگونه است؟

بله یک دوره بارز و پایدار از خلق سرخوش و مهارگسیخته یا تحریک‌پذیر نابهنجار و افزایش نابهنجار انرژی غالب باشد که از عارضه‌های جسمانی ناشی می‌شود. در بیشتر موارد دیده شده که در این نوع بیماران شیدایی خفیف طی دوره یک ماه دیده می‌شود و تشخیص آن نباید در دوره شیدایی باشد بلکه در صورت ناراحتی قابل‌ملاحظه‌ای که در کارکردهای اجتماعی برایشان ایجاد می‌شود.

این اختلال بیشتر درمورد چه عارضه‌های جسمانی‌ای به‌وجود می‌آید؟

سکته و آسیب‌های مغزی و بلافاصله بعد از درمان عارضه، اختلال درمان می‌شود و در کل بیماری‌هایی که به مغز آسیب می‌رساند.

نسبت آن در زنان بیشتر است یا مردان؟

از آنجا که سکته بیشتر متوجه آقایان است، این اختلال دوقطبی مرتبط ناشی از عارضه‌های جسمانی در آقایان بیشتر است.

درمورد اختلال دوقطبی در همه تقسیم‌بندی‌ها با توجه به اظهاراتتان، نشانه‌ها و تشخیص آن، درمان چگونه است؟

از آنجا که اختلالات روان‌پزشکی با یکدیگر بسیار همبود دارند، تشخیص بسیار سخت است. نیاز به روان‌شناس، روان‌پزشک و در کل یک تیم درمانی دارد تا در درجه اول بتواند اختلال را تشخیص دهد. بهترین درمان از سوی روان‌پزشکان صورت می‌گیرد. در تمامی پژوهش‌ها نشان داده شده، نخستین درمان برای آن، دارودرمانی است که در کنارش می‌توانند از خدمات مددکاری، درمان‌های شناختی- رفتاری، شرکت در گروه‌های درمانی و گروه‌های حمایتی استفاده کنند.

درمان آن چقدر طول می‌کشد؟

نمی‌توان پاسخ دقیقی برای سؤالتان داد. برای اینکه این بیماری سخت و بسیار صعب‌العلاج است و باید شخص علاوه‌بر دارودرمانی به‌مدت طولانی روان‌درمانی شود و آنچه مهم است، آموزش خانواده درمورد این اختلال است. خانواده حتما نیاز دارد آموزش‌های لازم را از سوی روان‌پزشک و مشاور معالج ببیند تا بداند با بیمار چگونه برخوردی داشته باشد زیرا در روند بهبودی، نقش مهمی دارند.

اختلال ادواری‌ خویی چیست و چه همپوشانی‌هایی با اختلال دوقطبی دارد؟

ویژگی اصلی این اختلال، اختلال خلقی نوسانی و مزمن شامل دوره‌های متعدد شیدایی خفیف و دوره‌های نشانه‌های افسردگی متمایز از یکدیگر است. به بیانی دیگر این بیماری سایکلوتایمیا Cyclothymia به نوعی از اختلال دوقطبی مزمن اطلاق می‌شود که با نوسان میان اپیزودهایی افسرده‌خویی و نیمه‌شیدایی در دوره‌های طولانی مدت از زندگی بیمار تعریف می‌شود و درواقع حالت خفیف‌تر از اختلال دوقطبی است.

ملاک تشخیص آن بر چه اساسی است؟

باید به چندین مورد توجه کرد:
حداقل دو سال دوره‌های متعددی با نشانه‌های شیدایی خفیف وجود داشته باشد و دوره‌های متعددی از نشان‌های افسردگی که ملاک‌های دوره افسردگی عمده است را برآورده نکند؛ البته درمورد کودکان و نوجوانان، یک سال در نظر گرفته می‌شود (درواقع شخص باید دو سال این تغییر احساسات را در زندگی تجربه کرده باشد).
در این دو سال، دوره‌های شیدایی خفیف و افسردگی، حداقل در نیمی از مواقع وجود داشته باشند.
هرگز ملاک‌های دوره افسردگی عمده، شیدایی یا شیدایی خفیف برآورده نشده باشد و درنهایت نشانه‌ها ناشی از سوءمصرف مواد یا عارضه جسمانی نباشد و این نشانه‌ها از لحاظ بالینی موجب آشفتگی و نقص در کارکرد اجتماعی شغلی شوند.
شاید به زبان ساده‌تر باید گفت فرد در حالت نرمال، چیزی را حس نمی‌کند ولی به هنگام برخورد با موقعیت‌های حساس به‌وضوح تغییرات شدیدی را تجربه می‌کند.

شاید بیمار حس کند افسرده است تا اینکه مبتلا به اختلال ادواری خویی می‌باشد؟

باوجود شایع‌شدن این بیماری، از آنجا که بیشتر شباهت به اختلال دوقطبی نوع دوم در قالب شیدایی خفیف آشکار می‌شود، متأسفانه افتراق آن دو از هم سخت است مانند بسیاری از اختلالات دیگر در طیف دوقطبی. درواقع، این فاز افسردگی است که مبتلایان را به سمت درمان می‌برد.

میزان شیوع آن در زنان و مردان چگونه است؟

در کل، شیوع این اختلال حدود 0,4 تا یک درصد است و میزان شیوع در مردان و زنان طبق گزارش‌ها یکسان به نظر می‌رسد.

میانگین سنی شیوع اختلال ادواری خویی چند است؟

به‌طور کلی، این اختلال در نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز می‌شود و حدود 15 تا 50 درصد احتمال دارد این فرد مبتلا به اختلال دوقطبی یک یا دو شود؛ میانگین شروع سن حدود هفت سالگی است.

درمان آن چگونه است؟

تقریبا مانند اختلالات دوقطبی است؛ در درجه اول دارودرمانی و در کنارش روان‌درمانی.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ
نظرات

1396-10-26 - 15:00 پاسخ

مطالب بسیار مفید ومشروح بود.