راه هایی براهی برقراری ارتباط موثر با بیمار

samiira
امروزه یکی از نقاط تمایز پزشک، پرستار، ماما، بهیار و هر فرد دیگری که با بیمار در ارتباط است توانایی‌های آن‌ها در برقراری ارتباط با بیمار است.

احتمال بیشتری وجود دارد که بیماران به صحبت‌های افرادی که با بیمار ارتباط موثری را برقرار می‌سازند، توجه کنند و به توصیه‌ها و تجویزهای آن‌ها پایبند بمانند. در ضمن افرادی که می‌توانند روابطی کاربردی را با بیماران ایجاد نمایند به مراتب از حرفه و شغل خود رضایت بیشتری دارند و همواره از کار خود لذت می‌برند و اما چگونه می‌توان یک رابطه کاربردی را با بیماران ایجاد نمود.
گوش کردن فعال:

 گوش کردن فعالانه بخش بسیار مهمی از ارتباط با بیماران را تشکیل می‌دهد. همان‌گونه که از نام این شیوه مشخص است قرار نیست تنها شنونده باشیم بلکه در گوش کردن فعالانه در کنار توجه به صحبت‌ها و رفتارهای کلامی بیمار، به رفتارهای غیر کلامی آنها نیز توجه خواهیم داشت و پس از اینکه اطلاعات کلامی و غیرکلامی را دریافت نمودیم، به ارائه بازخورد می‌پردازیم به نحوی که بیمار متوجه شود به صحبت‌های انجام شده توسط وی اشراف کامل داریم. بنابراین زمانی به صحبت‌های بیماران گوش می‌دهیم توجه داشته باشیم که ارائه بازخورد نیز جزیی از شنیدن فعالانه است.
سکوت کردن:

همانند گوش کردن فعالانه، سکوت نیز یک ابزار قدرتمند در ارتباط با بیماران به حساب می‌آید به این دلیل که اگر در گفت‌وگوهای انجام شده با بیماران به صورت منطقی از سکوت استفاده نماییم بیماران می‌توانند نکاتی را که به آن‌ها توضیح داده شده است را بیشتر بررسی کنند تا به طور کامل متوجه منظور ما گردند. البته به مدت زمان سکوت نیز باید توجه شود و به گونه‌ای رفتار نشود که بیمار بی‌انگیزگی و بی‌علاقگی را در برخوردهای ما احساس کند. بنابراین زمانی که با بیماران در حال گفت‌وگو هستیم حتما زمان‌های را برای سکوت در نظر بگیریم تا اثرگذاری صحبت‌های ما چندین برابر گردد.
خارج نشدن از موضوع اصلی به شیوه محترمانه:

در جریان گفت‌وگو ممکن است بیمار از صحبت در مورد موضوع اصلی منحرف گردد و به مسائل حاشیه‌ای که ارتباطی به بیماری و درمان وی ندارد بپردازد. در این مواقع توصیه می‌شود که بیمار را به اصل مطلب هدایت نماییم ولی آن‌چیزی که اهمیت دارد نحوه انجام این کار است به این معنی که تلاش کنیم تا با رعایت احترام به صحبت‌های بیمار این کار را انجام دهیم. به عنوان مثال در نظر بگیرید بیمار به جای اینکه در مورد بیماری خود صحبت کند در خصوص مشکلات خانوادگی که باعث شده اکنون بیمار شود مشغول صحبت است. در پاسخ به این بیمار بهتر است گفته شود که: ممنون که توضیحات کاملی را بیان کردید ولی اجازه دهید تا تمرکز اصلی ما بر روی درمان بیماری شما باشد چون این‌ها تماما اتفاقاتی بوده است که قبلا رخ داده و اکنون به بهبودی شما کمکی نمی‌کند.
استفاده از سوالات باز:

منظور سوالاتی هستند که بیمار در زمان پاسخ گویی توضیحاتی را به صورت چندین جمله ارائه می‌نماید ولی در مقابل، سوالات بسته جواب‌هایی مانند بله و خیر دارند. در اغلب اوقات توصیه می‌شود که از سوالات باز در شروع گفت‌وگو با بیماران استفاده شود به این خاطر که اگر اجازه دهیم خود بیمار در خصوص شرایط و بیماری خود صحبت کند اکثرا اطلاعات بیشتری به دست می‌آوریم نسبت به زمانی که خود اقدام به پرسیدن سوالات بسته نماییم. البته سوالات بسته نیز کاربرد خود را دارند مثلا در زمان برخورد با بیماری که از ارائه اطلاعات خودداری می‌کند یا افرادی که خجالتی و یا درونگرا هستند و حتی در مواقعی که بیمار شرایط مساعدی برای صحبت‌کردن ندارد می‌توان از سوالات بسته نیز استفاده نمود. در ضمن توصیه می‌شود که در جریان مصاحبه با بیمار پس از پرسیدن سوالات باز به سراغ سوالات بسته برویم به این خاطر که سوالات باز اطلاعات کلی را به ما ارائه می‌کند و سوالات بسته نیز اطلاعات تکمیلی و دقیق را مشخص می‌نماید. بنابراین سعی کنیم در گفت‌وگو با بیماران ابتدا از سوالات باز استفاده نماییم و سپس به سمت سوالات بسته حرکت نماییم.
شفاف‌سازی:

از دیگر مهارت‌های ارتباط با بیمار شفاف‌سازی است. هدف از این مرحله درک هرچه بهتر شرایط بیمار است و در این راستا بهتر است آنچه را از صحبت‌های بیمار متوجه شده‌ایم را با ادبیات خود و نه بیمار بیان سازیم. اگر احساس کردیم که قسمتی را به خوبی متوجه نشدیم می‌توان هر آنچه از صحبت‌های بیمار برداشت کرده‌ایم را به زبان خود بیان نماییم. این کار علاوه بر حس خوبی که به بیمار خواهد داد باعث می‌شود تا همواره اطلاعات دقیق و کاملی را از بیمار دریافت نماییم. به عنوان مثال بیمار می‌گوید: یک هفته است که سردرد دارم و این درد زندگی را از من گرفته و دیگر هیچ کاری نمی‌توانم انجام دهم در ضمن بعضی وقت‌ها احساس می‌کنم کل خانه به دور سرم می‌چرخد که اصلا نمی‌توانم بایستم. در پاسخ بگوییم: پس شما یک سردرد شدیدی دارید که بعضی اوقات سرگیجه هم به اون اضافه می‌شود. درست متوجه شده‌ام؟
ارائه بازخورد:

همان‌طور که در قسمت گوش‌کردن فعالانه نیز صحبت کردیم گوش دادن بهتر است همراه با ارائه بازخورد از سوی ما باشد به نحوی که بیمار متوجه شود به صحبت‌های وی توجه شده است. بازخوردی که ارائه می‌دهیم بهتر است شامل جنبه‌های کلامی و غیر کلامی بیمار گردد. به عنوان مثال گاهی بیمار می‌گوید که از شرایط خانوادگی خود بسیار نگران است و به صورت مستقیم به این موضوع اشاره می‌کند ولی در مقابل امکان دارد بیمار اصلا صحبتی در این خصوص انجام ندهد و تنها از طریق حالات صورت، زبان بدن متوجه شرایط موجود شویم. بنابراین اگر قصد داریم بازخورد مناسبی را ارائه دهیم نیاز است که هم به جنبه‌های کلامی توجه نماییم و هم به جنبه‌های غیر کلامی.
خلاصه کردن:

در پایان گفت‌وگو با بیماران سعی کنیم تا خلاصه‌ای از مطالب گفته شده را با بیمار مرور نماییم. پس از این که صحبت‌های لازم را با بیمار انجام دادیم ممکن است وی از اجرا و عمل نمودن به صحبت‌های گفته شده صرف نظر کند بنابراین در صورتی که تمایل داریم بیمار پس از اتمام گفت‌وگو همچنان به توصیه‌های ما پایبند بماند تداوم در ارتباط موثر شکل گرفته لازم به نظر می‌رسد. یکی از روش‌های که به ادامه‌یافتن پایبندی بیمار کمک می‌کند ارائه یک خلاصه از نکات مهمی است که در جریان گفت‌وگو بیان گردید. این خلاصه الزاما قرار نیست زمان زیادی بگیرد و حتی می‌توان در چند جمله و در عرض یک دقیقه انجام شود به این خاطر که هدف اصلی ارائه خلاصه ایجاد این حس در بیماران است که به آن‌ها توجه شده و دغدغه‌های آن‌ها به خوبی مورد توجه قرار گرفته است.

به این دلایل نباید با بیمار همدردی کرد!

منبع:سلامتی

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ