بیوگرافی حامد همایون

zahra
زندگینامه حامد همایون: حامد همایون خواننده پاپ ایرانی متولد 19 بهمن 1361 شیراز، نام قبلی وی حامد محمودزاده است و چند آهنگ هم با این نام دارد. مادرش معلم و پدر، بازنشسته بانک ملی است.

بیوگرافی حامد همایون سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت، متولد چه سالی است؟چطور خواننده و نوازنده شد؟ و چگونه توانست در این مسیر بجز شهرت به محبوبیت فوق العاده ای بین مردم دست پیدا کند؟
 حامد همایون خواننده پاپ ایرانی متولد 19 بهمن 1361 شیراز، نام قبلی وی حامد محمودزاده است و چند آهنگ هم با این نام دارد. مادرش معلم و پدر، بازنشسته بانک ملی است. از کودکی با ساز و آواز آشنایی پیدا کرد و در جمع های خانوادگی می خواند. حامد همایون جزء شاگرد اول های مدرسه بوده، در سن 18 سالگی وارد دانشگاه شد و دارای مدرک فوق لیسانس رشته آبیاری و زهکشی از دانشگاه سراسری شیراز است، ولی چون علاقه اصلی وی موسیقی بود پا به این عرصه گذاشت. 15 سال در زمینه آواز تدریس داشته و اولین آلبوم او دوباره عشق نام دارد که در سال 1395 منتشر شد. چه زمانی علاقه حامد همایون به موسیقی بیشتر شد و چرا با وجود علاقه ای که به موسیقی داشته ولی در ابتدا در رشته فنی مهندسی تحصیل کرده است را  در این مقاله به این جزئیات اشاره می کنیم.

حامد همایون چطور خواننده و نوازنده شد

من از موقعی که یادم هست می‌خواندم و از همان کودکی عاشق موسیقی بودم. اینکه چرا این اتفاق افتاد را دقیق نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم بخش مهم آن ارثی است چون هم پدرم صدا دارند و می‌خواندند و هم برادران و خواهرم صدای خوبی دارند .از کودکی با ساز و آواز آشنایی داشتم، ولی از سن دبیرستان به‌ صورت جدی کار کردم.

 سلفژ را پیش آقای میری یاد گرفتم، کم کم گیتار دست گرفتم و پیانو زدم و به‌ صورت حرفه‌ ای دوره‌ های آهنگ‌ سازی را گذراندم من نوازنده گیتار و پیانو نیستم و اصلا نمی‌ توان اسم نوازنده حرفه‌ ای رویم گذاشت ولی ملودی‌ هایی ساخته‌ ام که منتشر شده‌ اند.

با توجه به اینکه گفتی از کودکی موسیقی را دنبال کردی، چه شد که نرفتی موسیقی بخوانی؟

این همان کشمکشی است که همه در خانواده دارند. من در مدرسه همیشه جزو شاگردهای خوب و تقریبا همیشه شاگرد اول بودم. حتی در دبیرستان هم در دبیرستانی درس خواندم که بهترین دبیرستان بود. یعنی این دبیرستان ورودی داشت و شاید بیشتر از 15 نفر نمی گرفت و من ورودی را قبول شدم و رفتم. درسم همیشه خوب بود و خانوادگی از لحاظ تحصیل خوب هستیم. برادر بزرگم آمریکا است و برادر بعد از ایشان هم یکی از نابغه های ریاضی است و همین الان در موسسه های معتبر درس می دهد. من هم درسم خوب بود اما یک چیزی همیشه مرا به سمت موسیقی می کشاند. یک چیز عجیب و غریب. هر جایی هم که می خواستم به سمت دیگری بروم باز بر می گشتم به سمت موسیقی.

آیا حامد همایون به اصرار خانواده رشته مهندسی کشاورزی خواند؟
به اصرار خانواده نبود. این شکل روتین کار بود که همه باید می‌رفتند مهندس یا دکتر می‌شدند. ضمن اینکه آن موقعی که من می‌خواستم وارد دانشگاه شوم، دانشگاه موسیقی اصلا رشته موسیقی غربی نداشت. البته از ۱۸ سالگی که وارد دانشگاه شدم، در همان دانشگاه خیلی اتفاق‌های خوبی برایم افتاد. اولین سالی که وارد دانشگاه شدم گروه موسیقی داشتیم و اجرا می‌رفتیم. شاید با همان گروه بالای پنجاه، شصت تا اجرا رفتیم. از همان موقع و در همان حدی که موزیک می‌دانستیم آهنگ می‌ساختیم. البته آهنگهایمان دست و پا شکسته بود اما به هرحال باعث تجربه کردنمان می‌شد و به مرور زمان به ما کمک کرد. البته ما بیشتر آهنگ‌های دیگران را می‌خواندیم اما لا به لایش خودمان هم کار می‌کردیم و تجربه به دست می‌آوردیم.

چه زمانی به صورت حرفه‌ای اولین آهنگ را ساختی؟

علاقه ام به موسیقی وقتی خیلی جدی تر شد که شروع کردم به تدریس. وقتی هم که شما می‌خواهید درس بدهید باید دایره اطلاعاتتان را خیلی وسیع کنید. من همیشه کتاب میخواندم اما وقتی قرار شد درس بدهم به شدت هرچه بیشتر کتاب می‌خواندم. اوریجینال کتاب تکنیک جهانی آواز نوشته لارابرانیک آندرسن را تهیه کردم چون می‌دیدم ترجمهاش آنطوری که باید مرا ارضا نمی‌کند. بعد اتودش را پیدا کردم. تقریبا هم اتودهای آواز دانشگاه برکلی را از طریق ebook گرفتم. یک آموزشگاه در شیراز بود که به ما کمک می‌کرد این کار را انجام بدهیم. تکتک تمرینات این‌ها را انجام دادم. کتاب صدای خود را آزاد کنید نوشته راجر لاو را که یکی از بزرگترین اساتید و خواننده‌های بزرگ دنیاست را خواندم. کتاب تجربیات ایشان را خواندم. وقتی می‌خواستم تدریس را شروع کنم کتاب تاریخ موسیقی را شاید ۱۵ بار خواندم. اول خیلی نمی‌فهمیدم و برای کسی که می‌خواهد شروع کند سخت است اما وقتی ساز اضافه شد و هارمونی را یاد گرفتم کمکم توانستم یاد بگیرم. یعنی فوکوسم در موسیقی اینطور بود که بخش علمی را با مطالعه جلو می‌بردم.

حامد همایون پیش چه کسی گیتار را یاد گرفت؟
استادی در شیراز داریم که استاد بزرگی هستند به نام آقای مرشد. من پیش ایشان رفتم که گیتار یاد بگیرم اما ایشان از من تست گرفتند و گفتند برو بخون. البته چون ساز خریده بودم همینطوری پیش خودم تمرین می‌کردم. سال دوم دبیرستان که بودم سلفژ را پیش آقای کورش میری یاد گرفتم. ایشان الان دکترای موسیقی گرفتند و در تهران رهبر ارکستر هستند. آن موقع ایشان در یک آموزشگاه در شیراز سلفژ درس می‌داد و من پوتزولی یک و دو را پیش ایشان پاس کردم. چون سلفژ خوبی داشتم ساز را هم پیش خودم در حدی که به خواندنم کمک کند یاد گرفتم. اول گیتار زدم و بعد از یک مدتی پیانو زدم و در کنارشان آواز را هم کار می‌کردم.

از همان اول هم گرایشت به سمت کلاسیک و پاپ- کلاسیک بود؟

گرایش و علاقه من به موسیقی به خاطر موسیقی پاپ شروع شد اما در یک برهه ای به خاطر جو موسیقی که به خاطر تمایل به موسیقی جز و کلاسیک وجود داشت، من هم روی همان موج حرکت کردم و موسیقی کلاسیک یاد گرفتم. یک مدت آواز کلاسیک تمرین کردم و روی نت آواز ایرانی می خواندم و بعد از یک مدت که دوره هارمونی و سلفژ و کنترپوان را گذراندم، به پیشنهاد چند نفر از دوستانم شروع کردم به تدریس در آموزشگاه ها. شش سال هم به صورت جدی در آموزشگاه های معتبر درس دادم و مدرک مربیگری آواز را هم دارم.

ترانه سرایت را چگونه پیدا کردی؟

من با ترانه سرایم 15 سال است که دوستم. خیلی سنش کم بود که می شناختمش. بعد از هفت، هشت سال که با هم دوست بودیم آمد پیش من کلاس آواز. سال 88 تا 89 بود. آمد کلاس آواز و بعد گفت من شعر هم می نویسم. گفتم شعرت را بده بخوانم. خواندم و بعد گفتم تو دیگر کلاس نیا. الان هم با هم دوستیم و هم خصوصیات رفتاری آواز مرا می شناسد. البته سهیل دف هم می زند و با آواز هم آشناست. با محمدرضا نظری هم از شهر مردم شهر آشنا شدیم و ان شاءالله این همکاری با هر دو آن ها کماکان ادامه خواهدداشت.

با آقای رجب پور چطوری آشنا شدی؟

من و سامان امامی، که الان تنظیم کارهای مرا انجام می دهد از طریق اینستاگرام با هم آشنا شدیم و بعد سامان مرا به آقای رجب پور معرفی کرد. با سامان رفتیم پیش آقای رجب پور من برایش زنده خواندم. چند تا کار برایش خواندم و بعد ایشان در یک جلسه دو ساعته با من در مورد جامعه شناسی موسیقی، اقتصاد هنر و اینکه سبک و سیاق یک نفر چگونه می تواند به سمت مردم حرکت کند با من حرف زدند. بعد ایشان از من خواستند براساس دسته بندی که ایشان آنجا برایم انجام دادند اگر می توانم کاری را تولید کنیم.

از آنجا همکاری مان شروع شد. این موارد را همان روز برایم نوشتند و اینها شد سرمشق ساخت و کارکردن. من لاین به لاین آن نوشته را از حفظ هستم و به نوعی دستور و مدل کاری من در ملودی سازی و نگاهم به مخاطب است. یعنی چه از انتخاب شعر و چه از مدل ملودی ها از این دستورالعمل استفاده می کنم. ایشان به من جرات دادند که لحن خاص خودم را داشته باشم و کلا مدل کارم تغییر کرد. الان سیستم کاری ما این است که وقتی کاری را تولید می کنیم اتاق فکر داریم و آقای رجب پور به نوعی رفع اشکال می کنند. ترک هایی مثل چتر خیس که مورد استقبال مردم قرار گرفته حاصل یک کار گروهی است و من مجری آن هستم.

من نمی دانستم که این همه سال در زمینه موسیقی کار کردی و خوشحالم کسی که زحمت کشیده به حقش رسیده. الان گفتی که حاصل این کار گروهی حرکت به سمت مردم و مردمی تر شدن است. این دقیقا یعنی چی؟ یعنی سعی می کنید کار را سطحی تر کنید؟

نه. من دوستان هنرمند، خواننده و نوازنده زیادی دارم. هنرمندان به خاطر درونگرایی که دارند از جامعه کمی دورند و درواقع شناخت درستی از سطح و بطن جامعه ندارند. مثلا یک کار هست که من ملودی ساختم و دوست شاعرم ترانه اش را نوشته و ما آن را خیلی دوست داریم اما آیا مردم هم کاری که من و او نوشتیم را دوست دارند؟ معلوم نیست این گونه باشد. ما باید ببینیم نقاط خالی شنیدار مردم کجاست.

برعکس اینکه می گویند مردم ایران موسیقی بد گوش می دهند و می پسندند به نظرم اصلا این طور نیست. مردم ایران موسیقی جدید و جذاب را دوست دارند، چیزی که جذاب باشد و دریچه جدیدی را به رویشان باز کند نه اینکه در قالب خودش، خودش را محصور کند. من حالا به این قائل هستم که یک نفر باید باشد که به هنر شما سمت و سو بدهد. من سال ها پیش از این می خواندم، چرا قبل از این نتوانستم به بطن جامعه راه پیدا کنم و شنیده نشدم؟ من همان آدم هستم با همان صدا اما

الان و با این نگاه جدیدت، فکر می کنی مانیفست حامد همایون چیست؟ عشق؟ مهربانی؟ شادی یا موج مثبت؟

ماموریتی که ترانه شرقی برای من تدوین کرده تا من در آن category کار کنم، از نظر سنی از پایان دوره نوجوانی است تا پایان دوره میانسالی اما اگر از قبل یا بعد از این دوره هم مخاطب داشتیم که خوش شانسی ماست.
مانیفستی هم که برای من در نظر گرفته شد عشق و امیدواری با نگاه مثبت است.این به عنوان مسئولیت به من و گروهم واگذار شد.
فکر می کنم آه و ناله در موسیقی ما خیلی زیاد شده و ما می خواهیم موج مثبت ایجاد کنیم. هر کاری هم که تا به حال خواندیم سعی کردیم این موج مثبت در آن وجود داشته باشد.

وقتی این مسئولیت از طرف ترانه شرقی به تو واگذار شد خودت چه حسی داشتی؟

اوایل خیلی باری من سخت بود. یک بار یک مصاحبه از آقای رجب پور خواندم که گفته بود مشکل ما این است که هنرمندان موسیقی پاپ هنگام خلق طمع یا یک هاله توهم دارند یا اینکه در یک غار زندگی می کنند و با دنیای بیرون شان ارتباط ندارند. شما هنرمنداین را می بینید که دارند کاری را تولید می کنند و ماه  ها در استودیو هستند. نان و غذایشان را یکی دیگر از بیرون می آورد. یک آلبوم می خواهد تهیه کند سه سال در جامعه نیست و توقع دارد جامعه ای که هر روز دچار دگرگونی است آن را بپذیرد.
اینها را خواندم و توضیحات را شنیدم و کم کم عادت کردم و روال کارم مشخص شد. الان چارچوب ها را می دانم و حتی الان غلط گیری ها و خط خوردگی ها به نسبت اوایل خیلی کم شده است. الان دیگر جا افتادیم.

این روال را به خاطر شهرت و محبوبیت پذیرفتی یا دلی هم دوست داری؟

من بدون تعارف عاشق موسیقی هستم و هیچ کس هم از شهرت و محبوبیت و موفقیت بدش نمی آید. امیدوارم این اتفاق که برای من افتاد برای دیگر جوانانی که لیاقتش را دارند هم بیافتد. ما هنرمندان زیادی داریم که دارند کار می کنند اما درست هدایت نمی شوند. من سال ها درس دادم و می دانم. یک موزیسین و خواننده باید درست هدایت شود. این قدر این روی من تاثیرگذار بود که از آقای رجب پور خواهش کردم دو دوره در شیراز مسترکلاس راز و رمزهای موفقیت در موسیقی را گذاشتند به خاطر اینکه خودم من متحول شدم.
من حرف گوش می کنم چون موفقیت را دوست دارم. الان نمی خواهم وارد جزییات شوم اما یک کلمه در کارهای من بود که شد کلید موفقیت ما. من و بقیه بچه ها می گفتیم این کلمه حذف شود و آقای رجب پور می گفتند نه. باید باشد و این کلمه رمز موفقیت این کار است و واقعا هم شد.

حامد همایون در موسیقی حرفه‌ای است؟
در موسیقی که هیچوقت نمی‌شود گفت که من حرفه‌ای شده ام چون واقعا موسیقی انتها ندارد. البته من به صورت حرفه‌ای موسیقی را دنبال می‌کنم و همیشه در حال کار و مطالعه هستم و اساسا فیلد مطالعه‌ای من هم در موسیقی است. اینکه آواز درس دادم و هارمونی و کنترپوان میدانم خیلی به من کمک کرده است. بعضی وقت‌ها که ذهن خسته می‌شود و آدم حس تکرار شدن می‌کند اگر دانش کار را هم داشته باشد، این علم می‌تواند به او کمک کند تا از شاخه‌های دیگری وارد این قصه شود.

ازدواج و عاشقی حامد همایون

 حامد همایون که در سن 34 سالگی به سر می برد مجرد می باشد و همسر ندارد و تاکنون ازدواج نکرده است. او در برنامه خندوانه اعلام کرد مجرد است و قول داد ظرف مدت یکسال آینده وارد زندگی مشترک شود و بزودی ازدواج کند، او همچنین در پاسخ به رامبد جوان که پرسید آیا تا به حال عاشق شده‌ا ی گفت : بله در سن ۱۸ سالگی برای اولین بار عاشق شدم.

اگر روزی کارهایتان تکراری شود، جرات خداحافظی دارید؟

اگر روزی کارهایم تکراری شود نمی خواهم فعلا به این اتفاق فکر کنم. قول می دهم اگر این طور شد درباره اش حرف بزنیم. حالا که خدا برایم خواسته، به همه آرزوهایم رسیده ام و همه تلاشم را می کنم در روحیه جامعه تاثیر مثبت بگذارم و به آنها عشق و انرژی مثبت بدهم، این فکر برای بعد بماند.

وی در یک مصاحبه  با روزنامه جام جم  گفته است «بیشتر ترانه‌ها در کشور ما حس غم را منتقل می‌کنند و از ناله و خیانت و سیاهی می‌گویند. ما تصمیم گرفتیم سردمدار ترانه‌های شاد و مثبت باشیم.

اما نکته پایانی، گفتید در اوج هستید، به همه آرزوهایتان رسیده و دوست دارید به مردم عشق و انرژی بدهید. خواننده های جوانی را می شناسم که در قدم های ابتدایی حال و رزوشان مثل شما خوش بوده اما بعد باد شهرت، آنها را با خودش برده است.  آیا سال آینده همین موقع اگر خیلی موفق و مشهور باشید، همین حامد همایون مهربان و خوش برخورد امروز خواهید بود یا باد شما را هم می برد؟

(با خنده) من به شما قول می دهم هرگز این اتفاق نیفتد. اگر می خواهم بمانم، باید همین باشم. عاشق کارم، عاشق مردم و بدون غرور و منیت و یادم بماند هر چه دارم از خداست.

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟
مطالب پیشنهادی

نظر خود را وارد نمایید
لغو پاسخ